امیر گنه: عاشقمهْ کیجاره بیشی
گرهْ بَزهْ مه رشتهیِ جانْ به میشی
دیمْ سرخه گِلْ ولگهْ کیجاره بی شی
شه کَمنْ ره مه گردنْ دَوِست وکشی
ته مشکینْ کَمنْ ره که بئیرهْ ته شی
تَشْ دَکفهْ مه دلْ ره که او نکوشی
من عاشق دوستِ هَرْ دْ پایِ کوشی
عاشقْ اُونهْ، دُوستی ره، سر و مالْ روشی
هلا نَفْسِ ورْگْ، طلبکار میشی
دلْ یوسفْ چیرهی وَرْ سراسر ریشی
مه دلْ شو و روزْ همیشه در تشویشی
عملْ مستقیم نیهْ، صراط دَرْ پیشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: عاشق دوشیزهای هستم (شوهرنکرده) / [که] رشتهی جان مرا به زنجیر موی خود گره زده است
چهرهی دختر دوشیزه، مانند برگ گل سرخ است / کمند زلف را به گردنم پیچید و میکشید
اگر کمند مشکین تو را شوهرت به چنگ آورد / آتشی در دلم میافتد که آب آن را خاموش نمیسازد
من عاشق کفش هر دو پای یار هستم / عاشق آن کسی است که سر و مال را به دوستش بفروشد (فداکند)
هنوز نفس گرگی، بستانکار میش است / دل برای یار یوسف چهره سراسر زخمین است
دل من شب و روز در تشویش است / [زیرا] عمل مستقیم نیست و پل صراط در پیش
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.