مشکی زنّه شه سَرْ که دیارهْ کٰاکلْ
پشتهْ پشتهْ، هَرْ پشته هزارهْ کٰاکلْ
د اَژدرْ به گنج سَر، سالاره کٰاکلْ
مه دلْ بَوِرْدِهْ، شاهِ خونکاره کٰاکلْ
شاهِ هند، وُ مسیرِ زنگباره کٰاکلْ
تَخْتِ سُلَیمونْ رهْ که سَر دارهْ کٰاکلْ
دُوناصفتْ به گشت و گذاره کٰاکلْ
مه جانِ دشمنْ، تنه زنّاره کٰاکلْ
آهُو صفتْ دایم گَشتِ لا ره کٰاکلْ
دَر عاشقْ کشیْ بی زینهارهْ کٰاکلْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چادر (لچک) مشکی بر سر میافکند که کاکل هویدا است / پشته پشته، هر پشته هزار کاکل است
دو اژدها بر سر گنج سالار است کاکل / دل مرا ربود، شاه خونکار است کاکل
شاه هند، و امیر زنگبار است، کاکل / سردار تخت سلیمان است کاکل
مانند دانا، به گشت و گذار است کاکل / زنّار کاکل تو، دشمن جان من است
مانند آهو در دشت لار در گردش است، کاکل / در عاشقکشی بیباک و بیامان است، کاکل
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.