امیر گنه: سینه لَهَبْ دارمه بارونْ!
مَیْلِ شربتِ دوستِ لَبْ دارمه یارونْ!
راهِ سببْسازی، سببْ دارمه یارونْ!
دستْ بئیته دوستْره طلبْ دارمه یارونْ!
کس نداره اینحالْ که شَبْ دارمه یارونْ!
سوزمِّهْ تنه تَشْ و تَبْ دارمه یارونْ!
منْ که ساغِر میطلبْ دارمه یارونْ!
خونابه به دِلْ تا به لبْ دارمه یارونْ!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: سینهی سوزان دارمای یاران! / میل شربت لب دوست دارم،ای یاران!
ای یاران برای برقراری پیوند گسستهی دوست، وسیلهای دارم که دستآویزی است برای آشتی و بههم رسیدن.
کسی حال مرا ندارد (نداشته باشد) که من در شب دارم،ای یاران! / از آتش عشق تو میسوزم و تب دارمای یاران!
من که خواهان ساغر میهستم،ای یاران! / خونابه به دل تا به لب دارم،ای یاران!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.