سیم و زَرْرِهْ وارِنْ به چَلِ چَمُو چُونْ
وَهْمِنْ دستْ درازی هَکِرْدِهْ به ایروُنْ
زرّینْ سپر، دیمه بَزِه تا به سامونْ
چنونکه جوی ویهاره ماهِ تابُونْ
ای رویِ مییونْ چادرْ بزونه ایرونْ
خرگاه بَزِهْ هر گوشه هزارْ دلیروُنْ
ای که اُزبکْ شه تیغْرِهْ درآرِه کٰالُونْ
تا وَهْمنْ نییِهْ، اوُ نَوِرِهْ به تالُونْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
از چرخ چموش، سیم و زر فرو میریزد / بهمن به کشور ایران دست درازی کرده است
خورشید را دیدم، که تا سامان (مرز ایران) تابیده است / چنانکه جویبار موسم بهار را، ماه تابان بتابد
باز که ازبک تیغ از نیام خویش بدر آورد / تا بهمن، آبرود را به تاراج و یغما نبرد
ازبک تیغ از نیام درمیآورد و اوضاع را پریشان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.