امیر گنه: چی کالهْ رَحْمْ دارمه یارونْ!
دَرْشُو شَحْم و لَحْمْ، کَشِهْ چَمْ دارمه یارونْ!
دستْ زَمّهْ زِلْفِ خَمْرِهْ، چَمْ دارمه یارونْ!
اونْ کانِ طلایِ احمرْ دارمه یارونْ!
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
امیر گنه: چی کالهْ رَحْمْ دارمه یارونْ!
دَرْشُو شَحْم و لَحْمْ، کَشِهْ چَمْ دارمه یارونْ!
دستْ زَمّهْ زِلْفِ خَمْرِهْ، چَمْ دارمه یارونْ!
اونْ کانِ طلایِ احمرْ دارمه یارونْ!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: محبوبی سخت بیرحم دارم،ای یاران! شبها پیه و گوشت را در آغوش عادت دارمای یاران!
به پیچ و خم زلف دست میمالم، چون که عادت (فن و قلق آن را) دارمای یاران! / و آن زر سرخ را در بر دارم،ای یاران!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.