اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷ گل کاب صفا بر رخ مهوش زده بود دیدم که درو زمانه آتش زده بود گفتم که: درو چرا زدی آتش؟ گفت: یک روز بر ما نفسی خوش زده بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهایی که بر چهره محبوبش نقش بسته اشاره میکند و از آتش زمانه، که بر روی او تاثیر گذاشته، صحبت میکند. وقتی از او میپرسد چرا آتش به دلش زده، محبوب پاسخ میدهد که یک روز لحظهای خوش در کنار او بوده است.
هوش مصنوعی: رنگ گل زیبا بر صورت دلبر نمایان بود و من دیدم که زمانه به این زیبایی آسیب رسانده است.
هوش مصنوعی: گفتم چرا در اینجا آتش روشن کردهای؟ او پاسخ داد: یک روز بادی خوش بر ما وزید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.