اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳ هستیم به امید تو چون دوش امشب بر آمدنت بسته دل و هوش امشب زان گونه که دوش در دلم بودی تو یارب! که ببینمت در آغوش امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از انتظار و امید دیدار محبوب سخن میگوید. او شب را به یاد شب گذشته و حالتی که محبوب در دلش داشته، توصیف میکند و آرزو دارد که امشب بتواند محبوبش را در آغوش بگیرد.
هوش مصنوعی: ما به امید تو هستیم، مانند دیشب که برای آمدنت با دلمان و حواسمان گره خورده بود.
هوش مصنوعی: خدایا، همانطور که دیشب در دل من بودی، دوست دارم امروز شب تو را در آغوش بگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز حق تو بکن جمله فراموش امشب
وز جام وصال باده می نوش امشب
تا بوک به وصل جاودانی برسی
منشین و به جان و دل همی کوش امشب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.