دوستی با دشمنان ما مکن
سود ایشان و زیان ما مکن
خون من خوردی، دلم را غم بخور
دل ببری،قصد جان ما مکن
چون میانت خون ما ریزد، کمر
گو: فضولی در میان ما مکن
از لب خود کان دشمن بر میار
زهر قاتل در دهان ما مکن
ای که میرانی به دشنامم ز در
جز به شمشیر امتحان ما مکن
گر نبیند چشم ما جز روی تو
گوش بر آه و فغان ما مکن
راز عشقت گر بگویم آشکار
داروی درد نهان ما مکن
گر نمیرد اوحدی پیشت روان
هیچ رحمت بر روان ما مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.