هر دم برم به گریه پناه از فراق یار
آه! از جفای دشمن و آه از فراق یار!
نشگفت! اگر شکسته شوم در غمش، که هست
بارم چو کوه و روی چو کاه از فراق یار
تا آن دو هفته ماه ز من دور شد، شدست
روزم چو هفته، هفته چو ماه از فراق یار
چون جان به لب رسید و دل از غم خراب شد
تن نیز گو: ممان و بکاه از فراق یار
باری، به هیچ نوع خلاصم ز رنج نیست
گاه از فلک برنجم و گاه از فراق یار
چشمم چو صبح گشت سپید از جفای چرخ
صبحم چو شام گشت سیاه از فراق یار
هر لحظه آتشی به جگر میرسد مرا
خواه از وصال دشمن و خواه از فراق یار
تا کی نشیند آخر ازین گونه اوحدی؟
دل در خیال و چشم به راه از فراق یار
ای دل، تو روز وصل همین نوحه میکنی
معلوم شد که نیست گناه از فراق یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و اندوه جدایی از معشوق است. شاعر از درد فراق یار و جفای دشمن سخن میگوید و خود را در حالتی از شکنندگی و بیتابی توصیف میکند. او میگوید که هر روز بر مصیبتش افزوده میشود و از دوری یار رنج میکشد. دلش در غم نابود میشود و حتی بدنش هم به مرور محسوسات این درد را تجربه میکند. شاعر به دنبال راهی برای رهایی از این رنج و مصیبت است، اما میفهمد که این درد گناه نیست و باید همچنان منتظر وصال یار بماند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه به خاطر دوری از محبوب، گریه میکنم و پناه میبرم. آه، از ظلم و ستم دشمن و آه، از جدایی محبوب!
هوش مصنوعی: عجب است اگر به خاطر غم او بشکنم، زیرا بار سنگینی مثل کوه بر دوشم دارم و در عوض، احساساتم مثل کاه سبک و بیارزش است.
هوش مصنوعی: زمانی که آن دو هفته، ماه من از من دور شد، روزها برایم مانند هفته گذشت و هفتهها همچون یک ماه، به خاطر دوری معشوق.
هوش مصنوعی: زمانی که جان به لب رسید و دل از غم و اندوه و ویرانی پر شد، جسم نیز میگوید: ای کاش نرو و از جدایی معشوق کم کن.
هوش مصنوعی: خلاصه اینکه هیچ راهی برای رهایی از ناراحتیهایم وجود ندارد. گاهی از مشکلات زندگی ناراحت میشوم و گاهی از دوری معشوقم.
هوش مصنوعی: چشمم وقتی صبح شد، به خاطر ستم زمان، به سفیدی درآمد و حالا که شب شده، به خاطر دوری معشوق، به تاریکی گراییده است.
هوش مصنوعی: در هر لحظه، احساس عذابی عمیق دارم که ممکن است به دلیل نزدیکی به محبوب باشد یا به خاطر دوری از او.
هوش مصنوعی: چقدر باید منتظر بماند تا اوحدی از این وضعیت رهایی یابد؟ دلش همچنان در خیال محبوبش است و چشمانش به راهی دوخته شده که یار را ببیند.
هوش مصنوعی: ای دل، تو در روزهایی که به وصل محبوب میرسی، باز هم از درد و غم یاد میکنی. این نشان میدهد که گناه و تقصیر از فراق دوست نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.