گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

دلدار به دل گفت گرت رغبت ماست

از خاک درم دیدهٔ تو دور چراست

دل گفت که ای جان من آن زهره کراست

کز خاک در توتیا آرد خواست

 
sunny dark_mode