اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۵۵ از کتم عدم چون که برون افتادم در چاه وجود سرنگون افتادم هر دم به وجود خویش با خود گویم من کیستم؟ این چه جاست؟ چون افتادم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات احساس میکند که پس از خروج از عدم، به وجود دچار شده و به عمق این وجود مبتلا شده است. او در هر لحظه از خود میپرسد که من کیستم و این کجا است که در آن افتادهام، نشاندهنده سردرگمی و جستجوی هویت در دنیای وجود است.
هوش مصنوعی: وقتی از عدم و جهل بیرون آمدم و به وجود آمدم، به عمق مشکلات و چالشهای زندگی افتادم.
هوش مصنوعی: هر لحظه با خودم فکر میکنم که من کی هستم؟ این مکان کجاست؟ چرا اینجا هستم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.