هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به لحظهای از زندگیاش اشاره میکند که هنگام نماز، خیال معشوقش به سراغش میآید. معشوق نقابش را کنار میزند و با کلامی رمزآلود میگوید که به او نگاه کند و ببیند که از چه کسی میتواند جدا بماند. این شعر به ارتباط عمیق عشق و معنویت اشاره دارد و نشاندهندهی تأثیر معشوق بر روح و دل شاعر است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به لحظهای از زندگیاش اشاره میکند که هنگام نماز، خیال معشوقش به سراغش میآید. معشوق نقابش را کنار میزند و با کلامی رمزآلود میگوید که به او نگاه کند و ببیند که از چه کسی میتواند جدا بماند. این شعر به ارتباط عمیق عشق و معنویت اشاره دارد و نشاندهندهی تأثیر معشوق بر روح و دل شاعر است.
هوش مصنوعی: در تمام عمرم، یک شب در هنگام نماز، تصور محبوب به ذهنت آمد.
هوش مصنوعی: چهرهاش را آشکار کرد و گفت: ای معشوق، به راز زندگی توجه کن و ببین که در نهایت از چه کسی بازمیمانی و میپرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون کشته ببینیام، دو لب گشته فراز
از جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشین و میگوی بناز:
کای من تو بکشته و پشیمان شده باز
تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز
نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز
چون با تو بوم مجاز من جمله نماز
چون بی تو بوم نماز من جمله مجاز
اندر همه عمر من شبی وقت نیاز
آمد بر من خیال معشوقه فراز
برداشت نقاب مرمرا گفت بناز
باری بنگر که از که ماندستی باز
آن شد که ترا رفت همی با ما ناز
و آن شد که مرا بود بروی تو نیاز
ما ناز تو و نیاز خویش ، ای پرساز
بر سنگ زدیم و صبر کردیم آغاز
چون کشته ببینم دو لب کرده فراز
وز جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشسته می گوی بناز
که کشته ترا من و پشیمان شده باز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.