گنجور

 
 
 
اهلی شیرازی

صد عاشق اگر کشته ز بیداد بود

معشوقه چو سرو از همه آزاد بود

فریاد که من چون شمعی از آتش آه

میسوزم و پیش گلرخان باد بود

قدسی مشهدی

آن را که دل از دو کون آزاد بود

کی طبع به وصل این و آن شاد بود

بحر از گهر و حباب دارد دو گره

در یک گره آب و در یکی باد بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه