گنجور

 
 
 
سوزنی سمرقندی

هم خانه سرست و سوزنی خر بنده

هست از خر و خر بنده جهان پرخنده

امشب یکتا کردم و فردا من و خر

کاه و جو هجو و آخر آگنده

سید حسن غزنوی

ای عزم تو بر دولت و دین آکنده

وی زلزله بر جان ملوک افکنده

والله که ز تو خصم نماند زنده

صادق صبح است این زبان بنده

همام تبریزی

ای طبع تو را جان لطیفان بنده

ساز تو مزاج طبع را سازنده

در خدمت تو همه چو چنگ استاده

وز غایت شرم سر به پیش افکنده

ابن یمین

او شاه منست و من مرا ورا بنده

من خود همه اویم و بدو ماننده

چون از لبش آب زندگانی خوردم

مانند خضر همیشه باشم زنده

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه