اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۳۷
مهمان جهان یکشبه بنمای که بود
کش روز سیه نکرد این چرخ کبود
آبیش که خورد تا هم از دیده نریخت
نانی به که داد کاخرش جان نربود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی ماهیت جهان و زندگی انسانها میپردازد. شاعر به توصیف زودگذر بودن زندگی و اهمیت استفاده از زمان میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که زندگی کوتاه و ناپایدار است، بنابراین بهتر است انسانها از فرصتها بهرهبرداری کنند و به جای نگرانی درباره دنیای مادی، بر روی ارزشهای واقعی تمرکز کنند. در واقع، زندگی باید با آگاهی و قدردانی از لحظات گرانبها سپری شود.
هوش مصنوعی: مهمان این دنیا را در یک شب نشان بده که این جهان تیره و تار، هیچ خوب نکرده است.
هوش مصنوعی: نفس پرخوری و زیادهروی در لذتها به بهتر از ریختن اشک و غم میارزد، چون در پایان، جان آدمی نجات نمییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنروز که بنده آوریدی به وجود
میدانستی که بنده چون خواهد بود
یا رب تو گناه بنده بر بنده مگیر
کین بنده همین کند که تقدیر تو بود
چون فاختگان طوق برآوردی زود
طوقی که هزار بار ز اول بربود
رویت علم حسن بعالم بنمود
خوش بوده ای و خوشی و خوش خواهی بود
چون قبله بجز جمال محبوب نبود
عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود
چون در ره این کار مرا دید فزود
آمد غم کار و دیدهٔ دید ربود
چشم دل دوربین درین بحر محیط
چندان که فرو دید، فرا دید نبود
قیصر که زمین به پای حشمت فرسود
قصرش به بلندی زفلک برتر بود
ای کیخسرو که جاش داری بنگر
کو قصر کجا قیصر گویی که نبود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.