و ازین طایفه بود ابوسری منصوربن عمّار از مرو بود از دیه دندانقان و گویند از بوشنج بود، ببصره مقیم بود و از واعظان بزرگ بود.
منصوربن عمّار گوید هر کی از محنت دنیا جزع کند آن مصیبت با دین وی گردد.
و هم او گوید نیکوترین لباس بنده تواضع بود و شکستگی و نیکوترین لباس عارفان تقوی بود و خدای تعالی همی گوید وَلِباسُ التَّقوی ذلِکَ خَیْرٌ.
گویند سبب توبۀ او آن بود کی اندر راه کاغذی یافت برو نبشته بِسْمِ اللّهِ الرّحْمنِ الرَّحیمِ برداشت و جائی نیافت که آنجا بنهادی آن بخورد در شب بخواب دید کی در حکمت بر تو گشاده گردید بحرمتی که تو داشتی آن رقعه را.
ابوالحسن شعرانی گوید منصور عمّار را بخواب دیدم گفتم خدای با تو چه کرد گفت مرا گفت توئی منصور عمّار گفتم آری یارب گفت توئی که مردمان را اندر دنیا زاهد گردانیدی و خود رغبت کردی اندر وی گفتم چنین است ولیکن هیچ مجلس نکردم الاّ که ابتدا به ثناء تو کردم پس از آن بصلوات دادن بر پیغمبر تو صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم و سه دیگر نصیحت کردم بندگان ترا، گفت راست گوید کرسی بنهید تا بر من حمد گوید اندر آسمان پیش فرشتگان من چنانکه اندر زمین تمجید من گفت پیش بندگان من.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.