عرفی آغاز گریه کن شاید
این کهن خاکدان خراب شود
ناله ای کن مگر ز تأثیرش
دهر نامهربان خراب شود
از فغان سینه ریش و غم برجای
خانمان فغان خراب شود
منم آن کعبه کز خرابی من
بیت معمور جان خراب شود
گر سمومی وزد ز باغ دلم
ثمرات جنان خراب شود
گر شرابم کنند در دامن
مشرب انس و جان خراب شود
همتم گر بساط برچیند
کشور لامکان خراب شود
گر من از گفتگو بیاسایم
دار ملک زبان خراب شود
مرغ اندیشه را اگر خوابم
بیضه در آشیان خراب شود
دل و طبعم اگر نه عطسه زند
مغز دریا و کان خراب شود
من کجا حبس روزگار کجا
خانه آسمان خراب شود
گر بطاق دلم شکست افتد
قبله قدسیان خراب شود
چند گویم که گر ز پا افتم
بشکند این و آن خراب شود
شیشه آسمان بدست من است
گر بیفتم جهان خراب شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.