ای که درآئینه ام خود راسیه رو دیده ای
جنگ بیسودست رواندیشه زنگی مکن
ویکه نافهمیده ازوعظم بجان رنجیده ای
بی نصیب از فهم رازی فکر فرهنگی مکن
ورگمان گاوورزی داری اینک حاضرم
گر نمی تازی بمیدانم هم آهنگی مکن
ورتوان دندان من چون آسمان قهرت شکست
حاکمی اندیشه دندان شکن سنگی مکن
وعظ گفتم بیمجازی جای لذت بردن است
چون تو بیدردی سؤال از ذوق دلتنگی مکن
یا بعرفی صلح کن کاعمال زشتت رانوشت
یابرو باکاتب اعمال هم جنگی مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.