گر نوش وفا قحط شود، نیش کفاف است
امروز که مرهم نبود ریش کفاف است
گر سلطنت دنیی و دین جمع نکردیم
پیشانی شاه و دل درویش کفاف است
بی سلسله جنبان ستم چرخ بجستند
پیرانه ستم گر نکند خویش کفاف است
آن را که در گنج سعادت بگشایند
تشویش ستم های کم و بیش کفاف است
در منجله ی عشق سر انگشت فرو بر
گر شهد میسر نشود نیش کفاف است
عرفی به ره تجربه زین پس بنشینند
محنت زده را واقعه ی پیش کفاف است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفاهیم رضایت و پذیرش شرایط زندگی میپردازد. شاعر بیان میکند که در شرایط سخت و دشوار، باید به چیزهای کوچکی که داریم قناعت کنیم و از آنها راضی باشیم. او میگوید حتی اگر وفا و محبت کمباشد یا مشکلات فراوان، باز هم میتوان از داشتهها بهره برد و احساس خشنودی کرد. در کل، شاعر به اهمیت صبر در برابر سختیها و فکر کردن به خوبیها در زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر وفای حقیقی در دسترس نباشد، امروز همین نیش دردناک کافی است، چون مرهمی برای التیام زخمها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر نتوانستیم دنیا و دین را توأم به دست آوریم، همین که پیشانی پادشاه و دل درویش را داشته باشیم، برای ما کافی است.
هوش مصنوعی: بدون سر و صدا و به آرامی، چرخ زمان در حال حرکت است و در این میان، ستمکاران به خود نیز نمی توانند بگویند که تا چه حد می توانند ظلم کنند.
هوش مصنوعی: هر کس که درِ گنج سعادت برایش باز شود، نگرانی از ستمهای کوچک و بزرگ برای او کافی نیست و تأثيری ندارد.
هوش مصنوعی: اگر به عرش عشق دست بزنم، حتی اگر نتوانم شهد شیرین آن را بچشم، همین که نیش زنبور کفاف دهد، برایم کافی است.
هوش مصنوعی: تجربه نشان داده است که با توجه به سختیها و زحمتهایی که تحمل کردهایم، حالا میتوانیم به وقایع آینده امیدوار باشیم و از آنها بهرهبرداری کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.