گنجور

 
عرفی

تا در قدحم بادهٔ امید نیابی

میلم به تماشای گل و بید نیابی

در جام دل ما بود از عکس جمالی

آن جرعه که در ساغر خورشید نیابی

این جرعه بنوش ای دل و شو فرش در این بزم

کاین جام ز خمخانهٔ جمشید نیابی

دل های شهیدانت اگر باز شکافی

یابی دو جهان حسرت و امید نیابی

عرفی نبود نالهٔ بی درد مؤثر

زان رو اثر نغمهٔ ناهید نیابی