صنم گفتم دلا جان تازه کردی
مبارک باد، ایمان تازه کردی
به کاوش تیز کردی ناخن ناز
دلم را جوش افغان تازه کردی
نه کشتی و نه نوح، ای گریهٔ شوق
چه بی هنگامه توفان تازه کردی
پریشانی ما گفتی به زلفت
خم زلف پریشان تازه کردی
مرا کشتی وکردی عالمی شاد
جهان را عید قربان تازه کردی
مچین زین بیش بر خوان نعمت لطف
که شرم روی مهمان تازه کردی
تو را گر برگ دین داریست، عرفی
غلط کردی که ایمان تازه کردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.