از دل غم او دریغ داریم
این می ز سبو دریغ داریم
تا در سر کوی تو بلغزند
پای از لب جو دریغ داریم
دوزیم ز چاک سینه مرهم
زین رخنه رفو دریغ داریم
خود چیست متاع دین که آن را
از روی نکو دریغ داریم
سیراب و معززیم، شاید
آب از سگ کو دریغ داریم
عالم همه ریش و آن مه ما
یک خنده از او دریغ داریم
تو گل به جهان فشانی و ما
سنگش ز سبو دریغ داریم
عرفی بد ما مگو که اسرار
از بیهده گو دریغ داریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و رنجی که در دل دارد سخن میگوید و به مسئله عدم دریغ کردن از محبت، زیبایی و احساسات خوب اشاره میکند. او ضمن بیان احساساتش، بر لزوم ابراز عشق و محبت تأکید دارد و به توصیف زیباییهای معشوق میپردازد. شاعر به این نکته میرسد که باید از زیباییهای زندگی، حتی در شرایط سخت، دریغ نکرد و به جستجوی خوشیها و معناها ادامه داد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که نباید از بیان حقیقت و احساسات خود دریغ کرد و باید به دنبال افشای اسرار و زیباییها باشیم.
هوش مصنوعی: از دل برای غم او افسوس میخوریم و این را که می باید از سبو بنوشیم، بینصیب میگذاریم.
هوش مصنوعی: ما از اینکه پاهایمان بر لب جوی در محلهی تو بلغزد، بسیار ناراحت و افسردهایم.
هوش مصنوعی: از جراحت دل، برای درمان غم و درد زخمهای زندگی، احساس کمبود و تاسف داریم.
هوش مصنوعی: مسلمان واقعی چه چیز با ارزشی است که بخواهد از آن به خاطر خوبی یا زیبایی چشمپوشی کند؟
هوش مصنوعی: ما سیراب و محترم هستیم و ممکن است از کمبود آب و شرافت هم دوری کنیم.
هوش مصنوعی: در دنیا همه افراد با تجربۀ زیاد و موهای سفید هستند، اما ما که به آن زیبایی شباهت داریم، حتی یک خنده هم از او دریغ میکنیم.
هوش مصنوعی: تو زیبایی را به جهان هدیه میدهی، اما ما از سادگی و بیارزشی آنچه داریم، دریغ نمیکنیم.
هوش مصنوعی: بدیهای ما را نگو، چرا که رازها را از حرفهای بیمورد دور نگه میداریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.