گر چشانی به ملک چاشنی صحبت خویش
جام ِمی گیرد و بر باد دهد عصمت خویش
چون به خونریز خودم ساخته ای تشنه کنون
تو هم این لطف بکن تا بکشم منت خویش
کشتهٔ ناز کحا، کشتهٔ شمشیر کجا
چون ننازند شهیدان تو بر حالت خویش
تا دگر جای به دل ها نکند از غیرت
یا رب آگاه شود درد تو از لذت خویش
نه ز مهر آمدی ام بر سر بالین، دم نزع
حیف باشد که گذاری به دلم حسرت خویش
دهن خویش ببوسند و لب خود بمکند
چون در اندیشه ببینند بتان صورت خویش
عرفی از یاد می وصل برد هوش خرد
بس که بی یار دلم تنگ شد از صحبت خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل از شاعری به نام عرفی است که در آن به مسائلی چون عشق، خیانت، و حسرت میپردازد. شاعر از معشوقهاش میخواهد که در عشق و رابطهای که دارند، بیشتر مراقب و مهربان باشد. او به احساسات عمیق و زخمی خود اشاره میکند و در نهایت حسرت از جدایی و دوری از معشوق را بیان میکند. غزل، با تصاویری زیبا و احساسات ناب، به تنهایی و تنگی دل شاعر بدون معشوق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر به جایی که قدرت و مقام است بنگرید، با کلام خودتان میتوانید نوشیدنی خوشگوار به دست آورید، اما این امکان وجود دارد که پاکی و بیگناهیتان را به راحتی از دست بدهید.
هوش مصنوعی: من به خاطر خونریزی که خودم به وجود آوردهام، اکنون تشنهام. امیدوارم تو هم این لطف را انجام بدهی تا من بتوانم بر این نعمت خودم مفتخر باشم.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی ما را به مرگ کشانده است، اما مرگ در میدان جنگ یا در اثر شمشیر نیست؛ چرا که شهیدان تو از عشق و فداکاری خود در راه تو یاد میکنند و به حالت خود میبالند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از غیرت و احساسات دیگران در دلها خبری نشود، خداوند باید از درد و رنج تو آگاه شود و لذت خودش را از آن ببیند.
هوش مصنوعی: تو به عشق و محبت به نزد من نیامدی، و در لحظهی آخر عمرم، خیلی تاسفبار است که تنها حسرت وجودت را در دل داشته باشم.
هوش مصنوعی: برای خود به زیبایی و جذابیت فکر کرده و در دل خود به آن عشق میورزند، چنانکه لبهای خود را میمکند و دهان خود را میبوسند.
هوش مصنوعی: عشق و یاد کسی که محبوب است، باعث شده که عقل و هوش من تحتالشعاع قرار بگیرد. به حدی که از تنهایی و دوری آن یار، دلم از صحبت با خودم هم گرفته و ناراحت شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن که در آینه بیتاب شد از طلعت خویش
آه اگر در دل عاشق نگرد صورت خویش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.