شهید او که بود آب و رنگ یاقوتش
نهند خضر و مسیحا به دوش تابوتش
خوش آن سعادت مرغی که می کند در دام
کرشمهٔ تو ز اوج هوای لاهوتش
ضعیف تر شود ار نعمتش ز باده دهند
وظیفه خوار محبت که غم بود قوتش
شهید زلف و رخ او چو طرف جوی بهشت
برون دمد گل و سنبل ز دور تابوتش
فغان ز خامهٔ عرفی که کمترین ظفرت
شکست خامهٔ مانی و کلک یاقوتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شهیدی است که زیبایی و محبوبیت او در بین مردم به حدی است که به خضر و مسیحا نیز ارج مینهد. شاعر به ویژگیهای مثبت و والای شهید اشاره کرده و میگوید که محبت و عشق او نیرویی برای مقابله با غمهاست. دلیل این عظمت به زیبایی ظاهری و باطنی او نسبت داده شده و حضور او سبب خوشبو شدن زمین میشود. در آخر، شاعر به نوعی حزن و اندوه از فقدان او اشاره دارد و میگوید که شکوه این وجود در کلامش منعکس شده است.
هوش مصنوعی: شهید کسی است که زیبایی و ارزش او مانند یاقوت است و برای همین خضر و مسیح، دو شخصیت مقدس، تابوت او را به دوش میکشند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن پرندهای که در دام زیبایی تو گرفتار میشود و از بلندی آسمان ملکوتش به سوی تو میآید.
هوش مصنوعی: اگر نعمت شراب کم رنگتر شود، عشق نیز بیارزشتر خواهد شد و غم به عنوان قوت آن، نشانه ضعف میشود.
هوش مصنوعی: شهید با زلف و چهرهاش مانند طرف جوی بهشت، از تابوتش گل و سنبل به دور میدمد.
هوش مصنوعی: آه از قلم عرفی که حتی کمترین تواناییاش باعث شده قلم مانی و رنگدانهٔ یاقوت او را بشکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.