آنان که غمت مایهٔ افسانه نسازند
با همدمی محرم و بیگانه نسازند
افسانه مخوانید که مستان خرد سوز
با مصلحت مردم فرزانه نسازند
زنار نمودم به همه صومعه داران
تا دام رهم سبحهٔ صد دانه نسازند
تا حشر سراسیمه به هرکوچه درآید
گر خاک مرا خشت حرم خانه نسازند
آتش به دو عالم زده از ناز و مرا غم
کز حسن تو بازیچه به افسانه نسازند
این سیل که بینم نمی از طبع تو عرفی
ظلمست که از خاک تو پیمانه نسازند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و افکار شاعر درباره غم و عشق پرداخته و به نقد افسانهسازیها و تصورات نادرست در مورد عشق و درد میپردازد. شاعر میگوید کسانی که غم او را نمیفهمند، نمیتوانند با محرم یا بیگانهاش ارتباطی واقعی برقرار کنند. او به انتقاد از کسانی میپردازد که در مسائل عاطفی تنها به مصلحتاندیشی میپردازند و از احساسات واقعی دوری میکنند. همچنین، از طرفی دیگر، شاعر به ناز و زیبایی معشوق اشاره دارد که او را به بازیچهای در افسانهها بدل کرده است و سرانجام به احساسات عمیق و سیلابی که از عشق جاری است میپردازد. او از سختیها و چالشهای ناشی از عشق و غم خود سخن میگوید و میخواهد که حقیقت عشق را فراتر از افسانهها درک کنند.
هوش مصنوعی: کسانی که غم تو را به داستانی تبدیل نمیکنند، هیچگاه با دوست یا بیگانهای نمیسازند.
هوش مصنوعی: مجازات و داستانها را به زبان نیارید، زیرا افراد مست و دیوانه نمیتوانند با اندیشه و مصلحت اندیشی افراد عاقل و با فهم کار کنند.
هوش مصنوعی: من به تمامی اهل صومعه و راهبان اعلام کردم که هیچکس نمیتواند مرا در دام افکار و محدودیتهای خود گرفتار کند و به همین خاطر، اطمینان دارم که نمیتوانند مرا به بند بکشند.
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، هر جا که بروم، اگر جسم من را به خاک حرم تبدیل نکنند، من پریشان و نالان خواهم بود.
هوش مصنوعی: آتش عشق و زیبایی تو دلهای زیادی را روشن کرده و به همه جا سرایت کرده است. اما من نگرانم که غم و اندوهی که از زیبایی تو در دل من نشسته، به داستانی ساده و بیاهمیت تبدیل نشود.
هوش مصنوعی: این سیلی که میبینم، نتیجه طبیعی و عادی احساسات و روحیات تو نیست، بلکه ظلمی است که باعث میشود از خاک تو هیچ چیز باارزشی خلق نکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دشت به حی مردم دیوانه نسازند
با گور بسازند وبه کاشانه نسازند
این قوم سخنساز که هستند درین دور
سخت است سخن از لب پیمانه نسازند
حرفی نتوان زد که به صد رنگ نگویند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.