شبلی آن سرحلقه اهل نیاز
بد به صف بوحنیفه در نماز
تا که از مسجد برون شد با شتاب
گفت هذا مسجدم سوق الدواب
بوحنیفه این حکایت چون شنفت
گفت استر می خریدم راست گفت
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شبلی آن سرحلقه اهل نیاز
بد به صف بوحنیفه در نماز
تا که از مسجد برون شد با شتاب
گفت هذا مسجدم سوق الدواب
بوحنیفه این حکایت چون شنفت
گفت استر می خریدم راست گفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شبلی که از اهل نیاز و خضوع است، در صف نماز با بوحنیفه همراه میشود. وقتی که از مسجد خارج میشود، به طعنه میگوید که اینجا مسجدی برای فروش و معامله است. بوحنیفه که این سخن را میشنود، با شوخی میگوید که برای خریدن الاغی آمده و منظور شبلی را میفهمد.
هوش مصنوعی: شبلی که از عارفان بزرگ است، در میان کسانی که به درگاه خدا نیازمندند، جایگاه ویژهای دارد. او در صف نماز بوحنیفه قرار گرفته و به عبادت مشغول است.
هوش مصنوعی: وقتی با عجله از مسجد خارج شد، گفت: "این هم مسجد من است و بازار حیوانات بارکش."
هوش مصنوعی: وقتی ابوحنیفه این داستان را شنید، گفت: من برای خرید اسب، به درستی فعالیت میکردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.