عبید زاکانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵ از شدت دست تنگی و محنت برد در خیمه ما نه خواب یابی و نه خورد در تابه و صحن و کاسه و کوزهٔ ما نه چرب و نه شیرین و نه گرم است و نه سرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شخصی از شرایط سخت و فقر شدید خود سخن میگوید و بیان میکند که در خیمه آنها هیچ آسایش و آرامشی نیست. نه خواب خوبی دارند و نه غذایی خوشمزه یا خوشطرز. ظروف و وسایل آنها هم هیچ چیز دلپذیری ندارد؛ نه غذای چرب و شیرین و نه چیزی گرم و سرد.
هوش مصنوعی: به خاطر کمبود و مشکلاتی که داریم، نه میتوانی در خیمه ما بخوابی و نه چیزی بخوری.
هوش مصنوعی: در ظرفها و فضای ما نه طعمی لذیذ وجود دارد و نه چیزی دلپذیر. نه چیزی داغ است و نه سرد، بلکه همه چیز خنثی و بدون جذابیت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صافی دعوی ترا معنی درد
فردا به قیامت این عمل خواهی برد
شرمت بادا اگر چنین خواهی زیست
ننگت بادا اگر چنان خواهی مرد
دل برد و مرا نیز به مردم نشمرد
گفتار چه سودست چو ورغ آب ببرد
رو گرد سراپرده اسرار مگرد
کوشش چه کنی که نیستی مرد نبرد
مردی باید زهر دو عالم شده فرد
کو جرعه درد دوستان داند خورد
گویند به هر درد بود صابر مرد
تا کی خورم اندوه و غم و حسرت و درد
تا کی ز فراق دوست فریاد کنم
در فرقت دوست صبر نتوانم کرد
گر من روزی ز خدمتت گشتم فرد
صد راه دلم از تو پشیمانی خورد
جانا به یکی گناه از بنده مگرد
من آدمیام گنه نخست آدم کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.