گفتم به وصال وعده دادست مرا
اقبال دری دگر گشادست مرا
چشمم به درست و گوش بر در و او خود
چون حلقه برون در نهادست مرا
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
گفتم به وصال وعده دادست مرا
اقبال دری دگر گشادست مرا
چشمم به درست و گوش بر در و او خود
چون حلقه برون در نهادست مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به عشق و وصالی اشاره میکند که وعده داده شده است. او به انتظار نشسته و چشم و گوشش به در است تا آن محبوب به سراغش بیاید. این احساس انتظار و امید به وصال، زیبایی و عمیق بودن عشق را نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: گفتم که خوشبختی وعده داده که به من میرسد، در حالی که درهای جدیدی به رویم باز شدهاند.
هوش مصنوعی: نگاهم به حقیقت دوخته شده و گوشم به در است؛ او هم مانند حلقهای در بیرون در جای گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.