غمِ جانانۀ ما بر دلِ ما اولاتر
دلِ دیوانۀ ما بندِ بلا اولاتر
هر وفایی که نه با دوست به اخلاص کنی
جور لایقتر از آن است و جفا اولاتر
گر مسلمانی و گر گبر ریا واجب نیست
کافری کردنِ مطلق ز ریا اولاتر
کعبه جستن به ریا کافریِ پنهانیست
بت پرستیدن پیدا به صفا اولاتر
لوحِ وسواس چه خوانی چو قلم بشکستند
حکم کز دستِ قضا رفته رضا اولاتر
عاشقان را که ز اسلام و سلام آزادند
روی در قبلۀ جان پشت دوتا اولاتر
عقل با عشق مصاحب نتواند بودن
پنبه از آتشِ سوزنده جدا اولاتر
ذوالفقارِ کفِ حیدر به شبان لایق نیست
شک نباشد که شبان هم به عصا اولاتر
زاهد و صومعه ورند و خراباتِ مغان
عاشق و عشقسزا هم به سزا اولاتر
نقدِ هر کان به مکانی دگر اولا باشد
زر به مخلوق و نزاری به خدا اولاتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.