عید آمد و عزم مَی خواهیم کرد
عمر شد پس عیش کَی خواهیم کرد
گر دهد پندار ، نهد بند اوستاد
ما خلاف رای وَی خواهیم کرد
جرعه ای در کام جان خواهیم ریخت
مرده ای را باز حَی خواهیم کرد
تا به کی از شیء و لاشی ، هان که ما
خاک را در چشم شَی خواهیم کرد
آسمان را گر حجاب ما شود
چون بساط عقل طَی خواهیم کرد
تا بسوزد بُن گه زهد و ورع
خانه تقوا ز نَی خواهیم کرد
مرکب اندیشهء بهبود را
تا نگیرد پیش پَی خواهیم کرد
وین تفاخر بر همه کون و مکان
از قبول شاه کَی خواهیم کرد
سینه ریش نزاری تا به کی
هر زمان از غصه کَی خواهیم کرد
کی زند دیگر برو ابلیس راه
ور زند غسلش به مَی خواهیم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.