همین که از برم آن سرو سیم تن برخاست
سحاب دیده خون ریز موج زن برخاست
چنان ز قلزم چشمم روانه شد طوفان
که موج تا به میان از کنار من برخاست
به هر مقام که شد از خروج خلق نفور
نفیر روز قیامت ز تن به تن برخاست
غلط شدم که نقاب از جمال خود برداشت
خروش روز قیامت ز انجمن برخاست
صبا ز جیب عرق چین او چو برخیزد
چنان دمد که نسیمی که از چمن برخاست
ز غنچه تا ورق نازکش برون آمد
هزار خار ز اطراف نسترن برخاست
خیال رویش از آنگه که در نظر بنشست
ندیده ام نفسی خوش که از بدن برخاست
من و محبت و آلایش بدن هیهات
چنبن محال ز افعال اهرمن برخاست
مگر منازعتی شد میان دیده و دل
به کار هر دو نزاری ممتحن برخاست
جمال شاهد جانان به داوری بنشست
میان دیده و دل این همه سخن برخاست
کمند زلف نمود از حجاب و گفت چنین
هزار فتنه ازین زلف پر شکن برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات عمیق و عواطف ناشی از جدایی و عشق میپردازد. او از حالتی میگوید که پس از دوری از محبوبش، چشمانش پر از اشک میشود و طوفانی درون او بهوجود میآید. با هر کجا که به یاد محبوبش فکر میکند، احساس دلهره و هیجان روز قیامت به سراغش میآید. شاعر همچنین به زیبایی و جذابیت محبوب و تاثیر آن بر دل و چشم اشاره میکند. در نهایت، او بیان میکند که جدال بین دل و چشم به خاطر عشق و زیبایی محبوب، باعث بروز فتنههایی در وجود او گردیده است. به طور کلی، شعر پر از تصاویر زیبا و غمگین درباره عشق و جدایی است.
هوش مصنوعی: به محض اینکه آن معشوق با قامت زیبا از کنارم دور شد، اشک از چشمانم به صورت رودخانهای جاری شد.
هوش مصنوعی: طوفانی از چشمانم به راه افتاد که موجها تا نیمه از کنارم بلند شدند.
هوش مصنوعی: هرگاه انسان به مقامهای بالاتری برسد، بیزاری و نارضایتی مردم در روز قیامت از بدن او جدا خواهد شد.
هوش مصنوعی: من اشتباه کردم که چهرهام را از زیباییام پنهان کردم، صدای فریاد روز قیامت از جمعیت بلند شد.
هوش مصنوعی: وقتی نسیم صبحگاهی از جیب عرق چین او بلند میشود، به قدری لطیف و دلانگیز است که مانند نسیمی است که از میان چمنها میگذرد.
هوش مصنوعی: از جوانه تا وقتی که گل لطیف بیرون میآید، هزار خار از اطراف گل نسترن سر بر میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی که تصور چهرهاش در ذهنم شکل گرفت، هرگز نفسی خوشبوتر از آنچه از وجودم خارج شد، ندیدم.
هوش مصنوعی: من و عشق و آلودگی بدن، هرگز نمیتواند با یکدیگر همراه شود؛ زیرا این موضوع ناشی از کارهای شیطانی است.
هوش مصنوعی: وقتی که بین دیده و دل دعوایی بهوجود آمد، نزار، که توانایی امتحان کردن دارد، به میان آمد.
هوش مصنوعی: زیبایی محبوب در نظر قضاوت نشسته و میان چشم و دل، این همه گفتوگو و بحث آغاز شده است.
هوش مصنوعی: زلف او از پرده بیرون آمده و با نمایان شدن خود، میگوید که هزاران مشکل و سختی از این زلفی که پر از پیچ و تاب است، به وجود آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.