نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل
به پیش باده فروشم ز کشف راز خجل
ز روی مستی اگر پرده ای درم سهل است
به پای خم سحری برده ام نیاز خجل
گذار بی خود مستم که گر به هوش آیم
شود فرشته ز پرهیز و احتراز خجل
نه پیش مشرب ساقی ملولم از توبه
نه در طریقت رندانم از نماز خجل
همیشه با غزل و جام در مشاهده ام
حقیقتم نکند از رخ مجاز خجل
بلند و پست بسی راه پیشم آمده است
نه از نشیب ملولم نه از فراز خجل
به خوب و زشت جهان هیچ اعتمادم نیست
کز امتیاز شوم در هر امتیاز خجل
ز کعبه آنکه طلب داشتم دلیلم بود
ز رنج بادیه ام وز ره دراز خجل
ز عرض حال اگر منفعل شدم سهل است
تسلیم که نگشتم ز کارساز خجل
کمال قرب «نظیری » حجاب او شده است
فراز مسند سلطان بود ایاز خجل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.