نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل
به پیش باده فروشم ز کشف راز خجل
ز روی مستی اگر پرده ای درم سهل است
به پای خم سحری برده ام نیاز خجل
گذار بی خود مستم که گر به هوش آیم
شود فرشته ز پرهیز و احتراز خجل
نه پیش مشرب ساقی ملولم از توبه
نه در طریقت رندانم از نماز خجل
همیشه با غزل و جام در مشاهده ام
حقیقتم نکند از رخ مجاز خجل
بلند و پست بسی راه پیشم آمده است
نه از نشیب ملولم نه از فراز خجل
به خوب و زشت جهان هیچ اعتمادم نیست
کز امتیاز شوم در هر امتیاز خجل
ز کعبه آنکه طلب داشتم دلیلم بود
ز رنج بادیه ام وز ره دراز خجل
ز عرض حال اگر منفعل شدم سهل است
تسلیم که نگشتم ز کارساز خجل
کمال قرب «نظیری » حجاب او شده است
فراز مسند سلطان بود ایاز خجل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و عواطف شاعر درباره شراب، مستی، توبه و ارتباط با خدا میپردازد. شاعر به نوعی بینش دینی و عرفانی را با لذتهای دنیوی مانند میخوری در هم میآمیزد و در عین حال از احساس خجالت و ناامیدی خود در مواجهه با این تناقضات سخن میگوید. او به بیتوجهی به نیکیها و بدیهای دنیا اشاره میکند و به تجربههای دینی و عرفانی خود افتخار میکند، اما در عین حال به حجابهای معنوی و محدودیتهای اجتماعی نیز اشاره دارد. در نهایت، او میگوید که در جستجوی حقیقت و عشق الهی، از هیچ چیز خجالت نمیکشد.
هوش مصنوعی: نیمهی راه را به سمت کعبه ترک کردهام تا مینوشم و به خاطر مناظر زیبا و رازهایم شرمنده نیستم. من در پیش بادهام که این اسرار را برای دیگران فاش میکند.
هوش مصنوعی: اگر از روی مستی پردهای پایین بیاندازم، اشکالی ندارد. من برای رفع نیازم به پای خم سحری رفتهام و از این کار شرمندهام.
هوش مصنوعی: من بیدلیل مست و سرمست هستم و اگر به خود بیایم، فرشتهای که به خاطر دوری از گناه و احتیاط به وجود آمده، شرمنده خواهد شد.
هوش مصنوعی: من نه از نوشیدن مشروبات بیزارم و نه از توبه کردن خستهام، و نه در راه رندان و خوشگذرانها به خاطر نماز خواندن شرمندهام.
هوش مصنوعی: همیشه در حال نوشتن شعر و نوشیدن هستم، اما واقعیت زندگیام باعث میشود که از توجه به دنیای غیرواقعی شرمنده شوم.
هوش مصنوعی: در برابر من راههای زیادی وجود دارد، اما نه از پایین رفتن خستهام و نه از بالا رفتن شرمنده.
هوش مصنوعی: به هیچکدام از خوب و بدهای دنیا اعتماد ندارم، زیرا از هر تمایزی که بوجود بیاید، خجالت میکشم.
هوش مصنوعی: آنچه من از کعبه میخواستم دلیلی بود برای من که از رنجهای سفر و مسیر طولانی خجالت میکشیدم.
هوش مصنوعی: اگر در مورد حال و احوال خود کمی ناراحت شدم اشکالی ندارد، اما هرگز از قدرت و توانایی خود ناامید نشدهام.
هوش مصنوعی: نزدیکی به کمال و مقام بلند «نظیری» باعث شده است که او از این مقام خود شرمنده باشد، زیرا ایاز در بالای مسند سلطنت قرار دارد و این موقعیت او را خجالتزده کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.