کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم
ز جور شمر دغا یا ز هجر یار بنالم
کدام سر و ببالای نازنین تو ماند
که من بسایۀ آن سرو جویبار بنالم
هزار سال گرم باشد عمر ایگل رعنا
بیاد روی تو هر لحظه چون هزار بنالم
چو از کنار توام دور داشت چرخ جفا جو
شوم بیاد کنارت بهر کنار بنالم
کجا روم چکنم درد خویش بکه گویم
بجز تو پیش که ایشاه تاجدار بنالم
گرم زمانه رهائی دهد ز قید مخالف
روم چو آهوی وحشی بکوهسار بنالم
نداد شمر امانم که در بر تو زمانی
بروزگار خود ز جور روزرگار بنالم
گرم حیات بماند روم بتربت مادر
ز دست شمر جفاجوی نابکار بنالم
میکشد سنک بدل ناله بکهسار امشب
که غزالان حرم گشته گرفتار امشب
طرفه شور بست در این پردۀ زنگار مگر
خیمۀ سبط نبی گشته نگونسار امشب
مانده در دست عدو قافلۀ راه حرم
رفته در خواب مگر قافله سالار امشب
سیل خون راه فرو بسته بسیاره مگر
که فرو مانده همی ناقه زرفتار امشب
پرزنان ز آتش دل بضعۀ زهرای بتول
همچو پروانه بدور سر بیمار امشب
بانوان حرم عصمت و اعزاز عفاف
همه در فکر سر کوچه و بازار امشب
زینب زار در اندیشۀ بیداد سنان
غافل از حالت جمال جفاکار امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شدت احساساتی و غمگین است و به واقعه عاشورا و ظلم و جنایت شمر در حق اهل بیت پیامبر (ص) اشاره دارد. شاعر از درد و رنج دوری از معشوق و یار سخن میگوید و به یاد و خاطره عزیزانش میافتد. او به طور خاص به وضعیت ناگوار بانوان حرم اشاره میکند و از ناله و اندوهی که در دل دارد، سخن میگوید. شاعر در نهایت به ظلمهای زمانه و غفلت مردم از حال اهل بیت اشاره میکند و از خدا میخواهد که رهایی و آرامش را به شیعیان و اهل بیت برگرداند.
هوش مصنوعی: کدام داستان را باید برایتان بگویم و با اندوه زیاد از ظلم شمر یا از دوری معشوق شکایت کنم؟
هوش مصنوعی: کدام زیبایی و ظرافت در تو وجود دارد که من به خاطر آن زیبایی ناله و شکایت کنم؟
هوش مصنوعی: عمر طولانی من مانند گرمای تابستان خواهد بود، اما حسرت دیدن روی تو در هر لحظه به اندازه هزار سال در دل من میماند.
هوش مصنوعی: وقتی از نزد تو دور میشوم، احساس میکنم که سرنوشت به من ظلم کرده است. به یاد تو در کناری مینشینم و به حال خویش میگریم.
هوش مصنوعی: نمیدانم به کجا بروم و از دردهای درونم فریاد بزنم، زیرا جز تو کسی نیست که به او بگویم. میخواهم به این پادشاه بزرگ شکایت کنم.
هوش مصنوعی: اگر زمانه به من آزادی بدهد، مانند آهوی وحشی به کوهها میروم و نالهام را بلند میکنم.
هوش مصنوعی: شمر به من اجازه نداد که زمانی کنار تو باشم و از مشکلات و سختیهای زندگی شکایت کنم.
هوش مصنوعی: اگر زندگی ادامه داشته باشد، به سراغ خاک مادر میروم و از دست شمر بدطینت، که به من ظلم کرده، فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: امشب، صدای نالهها به قلب کوهها میرسد و گویی غزالان در حرم گرفتار شدهاند.
هوش مصنوعی: خیلی جالب است که در این رویداد غمانگیز، پردهای زنگ زده به دورمان بسته شده و گویی خیمهای که متعلق به نسل پیامبر است، امشب در حال نابودی و افت است.
هوش مصنوعی: قافلۀ در حال حرکت به سمت حرم در دستان دشمن گرفتار شده و در خواب است، شاید قافلهسالار امشب بیدار باشد.
هوش مصنوعی: خون زیادی در جریان است که به نظر میرسد مانع پیشرفت آن شده است، انگار شتری به خاطر رفتار امشبش، نتوانسته است به جلو برود.
هوش مصنوعی: امشب کشش دل، اشتیاقی عمیق و سوزان را به وجود آورده است. با شوق و شعف، حالتی مثل پروانه دارم که به دور سر کسی بیمار و رنجور میچرخد. این عشق و محبت به قدری قوی است که نمیتوانم از آن چشمپوشی کنم.
هوش مصنوعی: زنان پاکدامن و معصوم در حرم، همگی درگیر فکر و یاد خیابانها و بازارها هستند امشب.
هوش مصنوعی: زینب در نگرانی و اندوه به خاطر ظلم سنان است و از وضعیت معشوق بیخبر مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.