شمارهٔ ۱۳۱
از هر طرف که پای به پیچم ز کوی تو
دل میکشد ز جانب دیگر بسوی تو
گر من زبان شکوه ندارم ز خوی تو
آید خطی که عیب تو گوید بروی تو
دل پیش تست جنگ و کشاکش فرو گذار
تا زنده ام رها نکنم تار موی تو
گر کاروان مشگ زایران رود بچین
نشگفت از ایندو سلسلۀ مشگبوی تو
یعقوب اگر تجسس یوسف فرو هلد
من بر ضلال باقیم از جستجوی تو
هر دل که بنگرم ز تواش خون بسافر است
آبی دگر مگر نبود در سبوی تو
زنجیروار زلف رسا گو که جانمن
بر لب رسید از آن لب پرخاشجوی تو
گر طعن مرد و زن همه بر روی مارود
گو رو گرفته ایم بروی نکوی تو
این ناز و نخوتی که تو داری به تشنگان
گر جان دهد در آرزوی طرف جوی تو
ایدیده چند در پی خوبان سنگدل
خون جگر نداد مگر شست و شوی تو
نیرّ طمع ز زلف دراز بتان ببر
این عمر کوته تو و این آرزوی تو
طبعم بجای شعر شکر میدهد اگر
آبی دگر خورد ز لب بذله گوی تو
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...