ما مظهر ذات کبریاییم
ما جام جم جهان نماییم
ای تشنه! بیا که در حقیقت
ما آب حیات جان فزاییم
ای در غلط از ره دوبینی
آیا تو کجا و ما کجاییم؟
معلوم شود که غیر حق نیست
از چهره نقاب اگر گشاییم
ما را عدم و فنا نباشد
زانروی که عالم بقاییم
ای طالب صورت خدایی
چون بگذری از دویی خداییم
شاهنشه اعظمیم اگرچه
در کشور نیستی گداییم
زلفت چو دلیل ماست امروز
در سایه دولت هماییم
ظاهر شود آفتاب وحدت
از مشرق غیب اگر برآییم
در عالم بی چرا و بی چون
بی چون و چگونه و چراییم
ای خواجه! اگر تو شمس دینی
از روی حقیقت آنچه ماییم:
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد درآدم
ای ساقی روح پرور ما
لعل تو شراب کوثر ما
رخسار تو: آفتاب عالم
گفتار تو: شهد و شکر ما
سودای دراز «کنت کنزا»
زلف تو نهاد در سر ما
فردوس و نعیم جاودان، نیست
بی وصل رخ تو در خور ما
در ظلمت آفرینش، آمد
خورشید رخ تو رهبر ما
کی دل بر ما قرار گیرد
تا هست رخ تو دلبر ما
در بحر محیط عشقت، ای جان!
پرورده شده است گوهر ما
اندیشه نبست هیچ صورت
جز روی تو در برابر ما
ای مصحف بخت و فال دولت
مسعود شد از تو اختر ما
از مهر تو گشت قلب ما زر
شایسته سکه شد زر ما
ای جوهری ار ز روی معنی
نشناخته ای تو جوهر ما
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
ای گوهر گنج لامکانی
جانانه جان و جان جانی
در صورت نطق، آشکارا
در باطن اگرچه بس نهانی
از عین تو شد ظهور اشیا
ای گوهر لامکان! چه کانی؟
جانی و جهان و جسم و جوهر
هرچیز که بود و باشد آنی
بگذر ز خود و ببین خدا را
کاین است نشان بی نشانی
بر لوح وجود اگرچه حرفی
آن نقطه تویی که در میانی
چون رفع نقاب کردی از رخ
بی پرده شد آب زندگانی
ای موسی حق طلب! رها کن
بحث «ارنی » و«لن ترانی »
اشیا همه ناطقند و گویا
لیکن به زبان بی زبانی
فانی شو و در بقا وطن ساز
ای طالب عمر جاودانی!
بر صورت آدمیم، اگرچه
در خطه عالم معانی:
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
خورشید جمال ما عیان شد
زان، ظلمت شرک و شک نهان شد
انوار تجلیات حسنش
بر ذره فتاد و ذره جان شد
بر جسم رمیم چون نظر کرد
او زنده و حی جاودان شد
بنمود به هرکه چهره خویش
از شک برهید و بی گمان شد
از نقطه و حرف خط و خالش
اسرار کلام حق بیان شد
هر ذره که شد قبول فضلش
مقبول زمین و آسمان شد
چشمی که شد از رخش منور
بینا به جمال غیب دان شد
تنزیل و کتاب صورت او
تفسیر حقایق جهان شد
هفت آیت مصحف جمالش
مفتاح رموز کن فکان شد
آن دل که نشان وصل او یافت
گم گشت ز خویش و بی نشان شد
چون قوت صوت و نطق ما بود
امری که وجود و خلق از آن شد
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
شد گنج نهان ما هویدا
گنجی که از اوست عین اشیا
گنجی که عطای فیض او داد
یاقوت به کوه و در به دریا
گنجی که ز کاف و نون او شد
ترکیب وجود عالم انشا
گنجی که از او شد آفریده
امروز و پریر و دی و فردا
گنجی که نصیب هر که شد دید
در جنت جاودان خدا را
ای صورت غیر بسته در دل
سهو و غلط تو هست از اینجا
در ظاهر و باطن دو عالم
ماییم همه نهان و پیدا
ای بی خبر از جهان وحدت
بگذر ز دویی و باش یکتا
ای مفلس! اگر به گنج معنی
خواهی که شوی بصیر و بینا
قطع نظر از وجود خود کن
از نفی و ثبوت و لا و الا
تا بر تو، چو آفتاب مشرق
روشن شود این به مغرب ما
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
مخمور می شبانه ماییم
پیمانه کش مغانه ماییم
مفتاح خزاین سماوات
مفتوح شرابخانه ماییم
مست لب ساقی «سقاهم »
در جنت جاودانه ماییم
در کوی قلندران تجرید
بی ریش و بروت و شانه ماییم
از عالم لامکان و بی کیف
مرغ الف آشیانه ماییم
چنگ و دف و بر بط و نی و عود
اشعار تر و ترانه ماییم
آیینه صورت الهی
در شش جهت زمانه ماییم
ای طالب ذات حق! خدا را
گر می طلبی نشانه ماییم
بی حد و کرانه ایم، اگرچه
حد همه و کرانه ماییم
سوزنده شرک و هستی غیر
آن آتش یک زبانه ماییم
ای خواجه! ز روی واحدیت
چون در دو جهان یگانه ماییم
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
در خانه نه رواق گردون
ماییم ز اندرون و بیرون
لیلی نبود بجز رخ ما
بر چهره خود شدیم مجنون
ای طالب حق! ببین خدا را
در صورت خوب و حسن موزون
عشق رخ ماست، آنکه آمد
از هستی هر دو عالم افزون
ای بنده به نفس شوم تا کی؟
دنیی طلبی ز همت دون
روزی که برای آفرینش
پیوسته نبود کاف با نون
ماییم در این زمانه، ماییم
در عالم بی چرا و بی چون
(ماییم که بوده ایم و هستیم
بر حسن جمال خویش مفتون)
کی به شود، ای مریض شهوت!
رنج تو ز فرفیون و افیون
دیوی که تو را زد، او نخواهد
رام تو شدن، چه خوانی افسون؟
ای بی خبر از حقیقت ما!
واقف شو از این اشارت اکنون:
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
ماییم جهان «لی مع الله »
ما اعظم شأنی، الله الله
هستیم ز عاریت فقیری
در هردو جهان به فضل حق شاه
یک قطره ز هفت کشور ماست
از ماهی هفت بحر تا ماه
«ای سرو بلندقامت دوست »
دور از تو همیشه دست کوتاه
آیینه ماه تیره گردد
گر زانکه ز دل برآوریم آه
با تو غم دل چگونه گویم
چون نیستی از غم دل آگاه
ماییم عزیز مصر معنی
چون یوسف دل برآمد از چاه
ای گوشه نشین! مزن دم از عشق
زانرو که نه ای تو مرد این راه
عشق تو به خود کشید ما را
چون جذبه کهربا، تن کاه
ای صوفی! اگر چو باده صافی
می نوش و مکن ز باده اکراه
تا چون خط او شود محقق
پیش تو که ما به کام دلخواه:
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
ای رهبر ما به عالم ذات
روی تو به حق سبع آیات
شایسته تاج سروری نیست
آن سر که نشد فتاده در پات
ای مشرق آفتاب رویت
مشکوة وجود جمله ذرات
بی اسب و رخ و پیاده و فیل
فرزین تو کرده شاه را مات
ای سی و دو حرف خط و خالت
در ارض اله و در سماوات
انی لعطشت ایها الروح
من راحکم قم اسقنی هات
آن زمره که لات می پرستند
انوار تو دیده اند در لات
در عشق رخ تو عاشقی، کو
ما صار شهیدا انه مات
ای در طلبش نرفته گامی
خواهی که رسی به کام هیهات
ای صوفی عمر داده بر باد
می نوش و بیا که ما مضی فات
ماییم چو عین «کنت کنزا»
ماییم چو نار و نور و مشکات
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
برقع ز رخ قمر برانداز
اسرار نفهته را درانداز
از زلف و رخ آتشی و آبی
در جان و دل مه و خور انداز
صد فتنه و شور و شر برانگیز
آوازه روز محشر انداز
ظن همه را به حق یقین کن
بنیاد شک از جهان برانداز
بویی به خطا فرست و آتش
در نافه مشک و عنبر انداز
هردم ز برای فتنه، رسمی
از غالیه بر گل تر انداز
ای عاشق سروقامت دوست!
در پای مبارکش سر انداز
گنج و گهر است عشق جانان
خود را تو به گنج و گوهر انداز
ای ساقی سلسبیل و کوثر
پیمانه در آب کوثر انداز
بگشا سر خم که تشنه گشتند
این باده کشان ساغر انداز
ای طایر عالم هویت
وی سی و دو مرغ شهپر انداز
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
ماییم امین سر اسما
ماییم حقیقت مسما
در صورت آب و خاک پنهان
در خال و خط نگار پیدا
ای حسن تو در جهان خوبی
بی شبه و شریک و مثل و همتا
ماییم سفینه ای که در وی
جمع آمده است هفت دریا
عین همه گر نه ای، چرا نیست
غیر از تو حقیقتی در اشیا
ای طالب گوهر حقیقت!
در بحر دل است، دیده بگشا
نظاره صورت خدا کن
در سی و دو خط وجه زیبا
ای در طلب لقای محبوب
دل صاف کن، آینه مصفا
هیهات که حق نبینی امروز
ای غره به وعده های فردا
جز روی تو بت نمی پرستیم
ای کعبه حسن و قبله ما
چون از گل آدم، ای نسیمی
ترکیب وجود ما شد انشا
روح القدسیم و اسم اعظم
روحی که دمیده شد در آدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ذات الهی و حقیقت وجود میپردازد. شاعر با تأکید بر وحدت و یگانگی خداوند، به درک عمیقتری از معنای وجود و عشق اشاره میکند. او خود و دیگران را تجلیات الهی معرفی میکند و به مردم دعوت میکند تا از دنیای دوگانگی و فراق بگذرند و به اصل حقیقت پی ببرند. شعر بیانگر تأثیر عشق الهی بر دلها و غمهای بشری است و در نهایت، به قدرت و عظمت خداوند و روح القدس اشاره دارد که در وجود هر چیزی نهفته است. شاعر به کاوش در عمق جان و شناخت خویش دعوت میکند و بر این باور است که تنها در پیوند با خداوند، انسان میتواند به حقیقت بپیوندد.
هوش مصنوعی: ما نشاندهندهی عظمت و بزرگمنشی خداوند هستیم و همچون جام جم، جهان را به نمایش میگذاریم.
هوش مصنوعی: ای thirsty (تشنه)! بیا که ما در واقع آب زندگیبخش و جانافزایی هستیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که از دو دیدگاه به حوادث نگاه میکنی، آیا میدانی که تو کجایی و ما در کجا قرار داریم؟
هوش مصنوعی: اگر نقاب را از چهره برداریم، مشخص میشود که غیر از حقیقت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر اینکه وجود داریم، نگران عدم و نابودی نیستیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که دنبال زیبایی خدا هستی، وقتی از دوگانگی و جدایی عبور کنی، به حقیقت خداوندی میرسی.
هوش مصنوعی: ما با وجود اینکه در کشور تو نیستیم، همچنان بزرگترین و محترمترین هستیم و به خیالی از تو، همچون گدایی به درگاهت متوسل شدهایم.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر زلف تو که نشان راه ماست، زیر سایهی نعمت و خوشبختی هستیم.
هوش مصنوعی: اگر از رازهای نهانی برویم، آفتاب اتحاد و یکپارچگی در آسمان به روشنایی خواهد نشست.
هوش مصنوعی: در این جهان ما بدون هیچ دلیل و توضیحی وجود داریم و هیچ چیزی نمیدانیم.
هوش مصنوعی: ای آقا! اگر تو حقیقت را بشناسی و به واقعیت پی ببری، میتوانی بفهمی که ما چه هستیم.
هوش مصنوعی: ما روحی مقدس هستیم و نام بزرگ الهی، روحی که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: ای ساقی نیکوکار ما، زیبایی و لطافت تو همانند شراب پاک و دلنشینی است که روح ما را پرورش میدهد.
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو همچون آفتاب درخشان است و سخنانت مانند شهد و شکر شیرین میباشند.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوهای عمیق و پایدار تو، مانند یک راز بزرگ، در دل ما جا داده شده است.
هوش مصنوعی: بهشت و نعمتهای جاودان برای ما ارزشی ندارند اگر نتوانیم چهره تو را ببینیم.
هوش مصنوعی: در تاریکیهای آفرینش، ظهور چهرهی تو نور و راهنمای ماست.
هوش مصنوعی: کی دل ما آرامش خواهد یافت تا زمانی که زیبایی تو در کنار ما باشد؟
هوش مصنوعی: در دریاچه وسیع محبت تو، ای عزیز! گوهری از وجود ما شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: در ذهن ما هیچ چیزی جز چهرهی تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای کتاب شانس و نصیب، سرنوشت مسعود به واسطه تو روشن شد و ستاره ما نیز درخشان گردید.
هوش مصنوعی: محبت تو قلب ما را به ارزش و شایستگی رسانده است، مثل اینکه قلب ما به سکهای طلایی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ای گوهر گرانبها، اگر به عمق مفهوم ما آشنا نیستی، بهتر است که ارزش و ذات ما را درک کنی.
هوش مصنوعی: ما روحی الهی هستیم و صفتی بزرگ و مقدس که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: ای گوهر ارزشمند و باارزش، که در دل میدرخشی، جان من و روح من تویی.
هوش مصنوعی: اگر به زبان بیفتی، آنچه در عمق وجودت پنهان است، به وضوح نمایش داده میشود.
هوش مصنوعی: از چشمان تو چیزهای مختلف نمایان شدند، ای گوهر بینهایت! آیا تو معجزهای نیستی؟
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان وجود داشته و یا خواهد داشت، از جمله روح، جهان، بدن و اصل هر چیز، همه در یک لحظه به وجود میآیند.
هوش مصنوعی: از خودت بگذر و خدا را ببین، زیرا این نشان حقیقی و واقعی بدون هیچ نشانهای است.
هوش مصنوعی: اگرچه بر صفحه وجود کلمات و نشانههایی نوشته شده است، تو در حقیقت آن نقطهای هستی که در مرکز همهچیز قرار داری.
هوش مصنوعی: وقتی پرده را از چهرهات کنار زدی، زندگی مانند آبی صاف و زلال نمایان شد.
هوش مصنوعی: ای موسی که در جستجوی حقیقت هستی! بحث درباره «ارنی» و «لن ترانی» را رها کن.
هوش مصنوعی: همه چیزها حرف میزنند و صحبت میکنند، اما نه به زبان که بشود شنید.
هوش مصنوعی: خود را از دنیای مادی رها کن و در جاودانگی زندگی کن، ای کسی که به دنبال عمر بیپایان هستی!
هوش مصنوعی: ما انسانها دارای ظاهری انسانی هستیم، هرچند که در عمق وجودمان، دنیایی از مفاهیم و معانی نهفته است.
هوش مصنوعی: ما روحی آسمانی هستیم و روحی بزرگ که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: نور زیبایی ما آشکار شد و در نتیجه، تاریکیهای کفر و تردید پنهان گردید.
هوش مصنوعی: نورهای زیبایی او بر ذرهای تابید و آن ذره زنده و متحول شد.
هوش مصنوعی: وقتی او به ما نگاه کرد، ما مانند روحی زنده و جاودان شدیم.
هوش مصنوعی: او به هر کس نمایان کرد چهرهاش را که از تردید آزاد شده و به یقین رسیده است.
هوش مصنوعی: از نشانهها و حروف و خطوط و ویژگیهای او، اسرار کلام حق روشن و بیان شده است.
هوش مصنوعی: هر ذرهای که مورد لطف و مهربانی قرار گیرد، در نظر زمین و آسمان قابل قبول و ارزشمند میشود.
هوش مصنوعی: چشمی که با نور رخ من روشن شد، به زیباییهای پنهان و غیرقابل مشاهده آگاه گردید.
هوش مصنوعی: انتقال و نگارش آن حقیقت، تبیینی از واقعیات جهان شد.
هوش مصنوعی: هفت آیه از قرآن که نمایانگر زیبایی اوست، کلید فهم رمز و رازهایش شد و به همین دلیل، او به حقیقت عمل کرد.
هوش مصنوعی: دل کسی که به وصل معشوق دست یافت، از خود بیخبر شد و دیگر نشانی از خود نداشت.
هوش مصنوعی: صوت و گفتار ما موجب ایجاد وجود و خلقت شده است.
هوش مصنوعی: ما روح مقدس هستیم و نام بزرگ روحی که در وجود آدم دمیده شد.
هوش مصنوعی: گنج پنهان ما اکنون آشکار شده است، گنجی که منبع تمامی چیزهاست.
هوش مصنوعی: خزانهای که بخشش و نعمت او، یاقوت را به کوهها و دریاها تقدیم کرده است.
هوش مصنوعی: گنجی که از کلمات "کاف" و "نون" شکل گرفته، به ساختار وجود جهان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ثروتی که امروز به وجود آمده است، مربوط به دیروز و فردا نیست، بلکه خاص امروز است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به بهشت ابدی خداوند دست یابد، گنجی بزرگ و ارزشمند را یافته است.
هوش مصنوعی: ای چهرهای که به صورت ظاهری نمینگری، در دل تو اشتباهات و خطاهای زیادی وجود دارد که از همینجا ناشی میشود.
هوش مصنوعی: ما در هر دو جنبهی ظاهری و باطنی این دو جهان حضور داریم و به نوعی هم آشکار و هم پنهان هستیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که از حقیقت یگانگی بیخبری، از دوگانگی عبور کن و به یکی بودن برس.
هوش مصنوعی: ای بیپول! اگر میخواهی به فهم و درک واقعی برسی و دیدی روشن پیدا کنی، باید به عمق معنا توجه کنی.
هوش مصنوعی: خود را از هر گونه وجود و عدم جدا کن و از بحثهای مثبت و منفی بپرهیز.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو مانند آفتاب در مشرق روشنایی ببخشی، ما در مغرب از این نور بهرهمند خواهیم شد.
هوش مصنوعی: ما روحی مقدس هستیم و نام بزرگ الهی که در آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: ما در شب، شاد و مست هستیم و همچون کسی که شراب مینوشد، از خوشی و طعمی ناب بهره میبریم.
هوش مصنوعی: ما دروازهبان خزانههای آسمانی هستیم و محل نوشیدن شرابهای روحانی به حساب میآییم.
هوش مصنوعی: ما در بهشت جاودان، از دست ساقی لبی نوشیدنی مینوشیم که ما را مست کرده است.
هوش مصنوعی: در محلهٔ عارفان و اهل دل، ما بدون هیچ تظاهر و آرایشی حاضر هستیم.
هوش مصنوعی: ما از دنیای نامعلوم و بیکران آمدهایم و نشیمنگاه ما در سرزمین عشق و معنای عمیق است.
هوش مصنوعی: ما همواره با آلات موسیقی و شعر و آواز زندگی میکنیم و در این فضا به سر میبریم.
هوش مصنوعی: ما در شش جهت زمان، تجلی یا بازتاب صورت الهی هستیم.
هوش مصنوعی: ای seeker حقیقت! اگر به دنبال خدا هستی، ما نشانهای از او هستیم.
هوش مصنوعی: ما نامحدود و بیپایان هستیم، با این حال، ما مرز و محدودیت همه چیز هستیم.
هوش مصنوعی: ما همان آتش یک زبانهایم که به سوزاندن شرک و وجود غیر از خود میپردازیم.
هوش مصنوعی: ای آقا! از آنجا که ما در دو جهان تنها یک وجودیم، بر اساس یگانگی و وحدت خود در یک راستا هستیم.
هوش مصنوعی: ما با روحی آسمانی و نام بزرگ الهی، که در وجود آدم دمیده شد، به زندگانی آمدهایم.
هوش مصنوعی: در خانه، ما هیچ اثری از گردش و تحول دنیا نداریم و از درون و بیرون خود را فارغ از تأثیرات آن مییابیم.
هوش مصنوعی: جز زیبایی چهره ما عشق دیگری نبود که به آن توجه کنیم و به خاطر آن دیوانه و شیدا شدیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال حقیقتی! خدا را در زیبایی و هارمونی شکلهای زیبا ببین.
هوش مصنوعی: عشق صورت ما است، و کسی که از وجود هر دو جهان فراتر آمده است.
هوش مصنوعی: ای انسان، تا کی میخواهی در بند نفس و امیال خود باشی؟ آیا ارزش آن را دارد که به خاطر دنیا و خواستههای پایینتری که داری، از هدفهای بلندتر خود دور شوی؟
هوش مصنوعی: روزی که آفرینش همچنان ادامه داشت، حرف "کاف" به همراه "نون" وجود نداشت.
هوش مصنوعی: ما در این دوران و جهان، وجود داریم بدون هیچ شروط و اما و اگر.
هوش مصنوعی: ما افرادی هستیم که همیشه وجود داشتهایم و حالا نیز وجود داریم و به زیبایی و جذابیت خودمان علاقهمندیم.
هوش مصنوعی: ای بیمار شهوت، کی بهبود خواهی یافت! رنج تو از فرفیون و افیون است.
هوش مصنوعی: دیوی که به تو آسیب رسانده، هیچگاه تسلیم تو نخواهد شد. پس چه فایدهای دارد که برای او ترفند و نیرنگ به کار ببری؟
هوش مصنوعی: ای کسی که از واقعیت بیخبری! حالا با این اشاره آگاه شو.
هوش مصنوعی: ما روحی مقدس هستیم و همان نام بزرگ و والایی که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: ما در دنیای «فقط با خدا» هستیم و جایگاه ما بسیار بزرگ و والا است. تنها ذکر ما خداست.
هوش مصنوعی: ما در هر دو جهان به سوی حق و به لطف او، مانند فقیرانی هستیم که چیزی از خود ندارند.
هوش مصنوعی: یک قطره از هفت سرزمین ماست که از ماهیهای هفت دریا تا ماه میآید.
هوش مصنوعی: ای دوستی که چون سرو بلند و زیبا هستی، همیشه از تو دورم و دستانم به تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: اگر از دل غم و اندوهی برآید، نوری که در آینه تابیده، کمرنگ و تیره میشود.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم غم دل خود را با تو در میان بگذارم وقتی که تو در کنارش نیستی و از این غم خبر نداری؟
هوش مصنوعی: ما همانند یوسف، که مورد محبت و احترام در سرزمین مصر بود، از دلهای ناامید و تاریک، به نور و خوشبختی دست پیدا کردهایم.
هوش مصنوعی: ای گوشهنشین! از عشق صحبت نکن، چون تو برای این مسیر آماده نیستی.
هوش مصنوعی: عشق تو ما را به سوی خود کشید مانند نیرویی که کهربا بر خردههای کاه جذب میکند.
هوش مصنوعی: ای صوفی! اگر مثل نوشیدن شراب خالص هستی، پس از نوشیدن آن دریغ نکن و از شراب دوری مکن.
هوش مصنوعی: وقتی کلام و نوشتهات به واقعیت بپیوندد و تو به خواستههای قلبیات برسی.
هوش مصنوعی: ما روح مقدس و نام بزرگیم، روحی که در وجود آدم دمیده شد.
هوش مصنوعی: ای پیشوای ما، به وجود و ماهیت تو قسم به حقّ هفت آیه.
هوش مصنوعی: سر دامنی که به زمین افتاده، شایستهی تاج و مقام نیست.
هوش مصنوعی: ای خورشید درخشان که وجودت مانند چراغی است که تمام ذرات جهان را روشن میکند.
هوش مصنوعی: بدون اسب و چهره زیبا و حتی بدون فیل جنگی، تو در حال حاضر شاه را به شدت غافلگیر کردهای.
هوش مصنوعی: تو با سی و دو حرف ابجد، نشاندهندهی زیبایی و ویژگیهایی هستی که در زمین و آسمان وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای جان، اگر تشنهای، از آن میگساری بیا و به من بنوشان.
هوش مصنوعی: افرادی که به لات (یک بت) پرستش میپردازند، حقیقت نور و جمال تو را دیدهاند.
هوش مصنوعی: در عشق چهرهات، عاشقانی وجود دارند که جانشان را فدای تو کردهاند و به خاطر تو جان دادهاند.
هوش مصنوعی: ای کسی که بدون تلاش و کوشش در جستجوی او هستی، چگونه میخواهی به مقصود و خواستهات برسی؟ هرگز چنین چیزی ممکن نخواهد بود.
هوش مصنوعی: ای عارف، زندگیات را در هدر دادهای؛ حالا بیخیال باش و از شراب بنوش، زیرا که زندگی گذشته و از دست رفته است.
هوش مصنوعی: ما مثل حقیقتی هستیم که در آیهای به آن اشاره شده است؛ ما ترکیبی از آتش و نور و چراغ هستیم.
هوش مصنوعی: ما روح الهی هستیم و نام بزرگ و مقدس، روحی که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: حجاب و پوشش را از چهره ماه بردار و رازهای پنهان را نمایان کن.
هوش مصنوعی: از زلف و چهرهات شعلهای در دل و جانم روشن است و رنگ آبی تو همچون مه و خورشید در زندگیام میتابد.
هوش مصنوعی: بسیاری از مشکلات و آشوبها را به راه بینداز و صدای روز قیامت را بلند کن.
هوش مصنوعی: به همه انسانها با اطمینان خوب نگاه کن و به جای شک و تردید، بر این باور باش که همه راست میگویند. اینطور نگرش تو میتواند سبب ریشهکن شدن شک و ناامنی از زندگیات شود.
هوش مصنوعی: بوی خوشی را به اشتباه بفرست و شعلهای در عطر مشک و عنبر بیفکن.
هوش مصنوعی: هر لحظه به قصد ایجاد مشکل، ابری از غبار بر روی گلهای تازه میافکنند.
هوش مصنوعی: ای عاشق زیباروی محبوب! در برابر قد و قامت او، سر خود را تسلیم کن و به احترام او فروتنی کن.
هوش مصنوعی: عشق معشوقتو مانند گنج و جواهر ببین و برایش ارزش قائل باش.
هوش مصنوعی: ای ساقی، نوشیدنی گوارا و بهشتی را به ما بده و پیمانه را در آب پاک و زلال کوثر فرو کن.
هوش مصنوعی: سر خم را باز کن، زیرا این نوشندگان، که تشنهاند، آمادهاند تا جامها را پرکنند.
هوش مصنوعی: ای پرندهی جهان هستی، تو با سی و دو بال پرواز کن.
هوش مصنوعی: ما روح القدس هستیم و نام بزرگ و پرقدرتی که در وجود آدم دمیده شده است.
هوش مصنوعی: ما نگهبان نامها و معانی آنها هستیم و خود حقیقتی هستیم که این نامها اشاره به آن دارند.
هوش مصنوعی: در ظاهر آب و خاک، نَکوها و نشانههای آراسته و زیبایی نهفته است.
هوش مصنوعی: ای حسن، تو در دنیا بهترین و بینظیر هستی و هیچکس نمیتواند با تو مشابهت و برابری داشته باشد.
هوش مصنوعی: ما مانند کشتیای هستیم که در آن هفت دریا گرد آمدهاند.
هوش مصنوعی: اگر تو حقیقت اصلی نیستی، پس چرا در چیزها جز تو هیچ حقیقتی وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال حقیقت هستی! در دل خود همچون دریا گنجینهای نهفته است، پس چشمهای خود را باز کن و به درون خود بنگر.
هوش مصنوعی: به زیبایی و جذابیت چهرهای که در سی و دو ویژگی و نشانه نمایان است، نگاه کن و آن را نظاره کن.
هوش مصنوعی: ای آن کس که در جستجوی دیدار محبوب هستی، دل خود را پاک و زلال کن، مانند آینهای شفاف.
هوش مصنوعی: هرگز تصور نکن که امروز حق را نمیبینی، ای کسی که به وعدههای فردا مغرور شدهای.
هوش مصنوعی: ما فقط تو را میپرستیم و جز تو به هیچکس دیگر توجه نداریم، ای معشوق زیبا که همچون کعبه، محور عشق و عبادت ما هستی.
هوش مصنوعی: وقتی که از گل آدم به وجود آمدهایم، ای نسیم، ترکیب وجود ما از آن سرچشمه گرفته است.
هوش مصنوعی: ما روح قدسی هستیم و نام بزرگ و مقدسی که در وجود آدم دمیده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.