مرورا گوئیم که زلیفن بر دو گونه است : یکی جسمانی است و دیگر روحانی ، و زلیفن جسمانی از پادشاهان باشد و بر حسها باشد و زلیفن روحانی از پیامبران باشد ، و ممکن نیست که زلیفن جسمانی ثابت شود جز بدانک ظاهر شود مر جسم را از زخم و بازداشتن و کشتن ، و نفس حسی ازین زلیفن ترسد . پس اگر پیامبران زلیفن کردند مر نفس ناطقه را کردند ، و نفس ناطقه نادان تر نبود از نفس حسی و لازم آمد که زلیفن ایشان باطن بود ، و شناختن آن از راه تاویل بود ، و تاویل نیست مگر باز بردن چیزها به اول آن . پس حقیقت آن زلیفن روحانی به عاقبت لازم آید نه بدین عالم جسمانی . و گر نفسهای ناطقه مر حقیقت آن زلیفن را اندر جوهر نیافتی همه خلق بر پذیرفتن آن جمله شدندی ، چنین که شده اند . و قول را نیابند مگر اندر قائل ، اعنی سخن مردم معلوم نباشد مگر از رحمت او . و اندر سخن هم راست باشد و هم دروغ . و این حال دلیل است بر آنک اندر حد پیامبری دو مرتبت باشد : یکی مرتبت ایمان و دیگر مرتبت نفاق . پس راست و دروغ ماننده اند با ایمان و نفاق ، و برین چهار چیز خلق به چهار نام نامزد شدند . و این چهار نام که پیامبران مر خلق را بدان نام نهادند ملائکه است و شیطان و جن و انس . و اما ملائکه دلیل است بر آن کسان که تایید از عقل بدیشان پیوسته است . و اما جن دلیل است بر فوائد و قوتهای نفسانی که پیوسته است از نفس کلی پوشیده به گروهی از خلق که حق اشانند . و اما شیطان دلیل است بر آن کس که قرار گرفت بر ظاهر ، بی بیان و بی حقیقت و بی راه شد و گردن کشید از حدود خدای . و اما انس دلیل است بر اهل حق که انس گرفتند ، اعنی شادمانه شدند به تاویل و برستند از شکها و شبهتها ، و تاویل حصار جانهای ایشانست از هلاک ، و از دلایل عقلی بر اثبات معاد آنست که پیامبران علیهم اسلام خلق را به معاد ترسانیده اند از بهر صلاح عالم و صلاح خلق تا عالم و خلق بر جای بماند ، و بدین سیاست عالم و خلق تباه نشود . پس این خود دلیلی بزرگ است بر اثبات معاد بر آنک این سخن از آفریدگار عالم بهتر داند که صلاح عالم او اندر چیست . و چون صلاح عالم از گفتار ایشان بحاصل آمد ، دانستیم که آن سخن آفریدگار بود که گفتند ، درست گشت که راست گفتند . و چون راست گفتن ایشان _ علیهم السلام _ ثابت شد معاد ثابت شد . _ و این برهانی است مر نفس خردمند را روشن تر از آفتاب .
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، زلیفن به دو دسته جسمانی و روحانی تقسیم شده است. زلیفن جسمانی به پادشاهان مربوط میشود و مربوط به حس و تجربیات حسی است، در حالی که زلیفن روحانی به پیامبران تعلق دارد و به ذات و معنای عمیقتری اشاره دارد. زلیفن برای نفس ناطقه، که روح انسان است، فهمیده میشود و باید از راه تاویل مورد شناخت قرار گیرد.
متن بیان میکند که پیامبران باطن زلیفن را درک کردهاند و این درک بر مبنای شناخت حقایق روحانی است. اما مردم به دلیل جهل، نمیتوانند حقیقت را به طور کامل درک کنند و به همین دلیل با به کار بردن چهار نام (ملایکه، جن، شیطان و انس) به توصیف انسانها و وضعیتهایشان پرداختهاند.
ملایکه نشاندهنده افراد خردمند و راستگو هستند، جن نمایانگر تواناییها و فواید نفسانی است، شیطان بر کسانی دلالت دارد که از حقیقت دور شدهاند و انس به کسانی اشاره دارد که به حقایق روحانی و تاویل ایمان آوردهاند. همچنین، پیامبران با هشدار دادن به معاد، به حفظ صلاح عالم و انسانها کمک میکنند و این خود دلیلی بر ضرورت وجود معاد است. در نهایت، این بحث به اثبات معاد و حقیقت آن از نگاه عقل و خرد اشاره دارد.
هوش مصنوعی: زلیفن به دو دسته تقسیم میشود: یکی زلیفن جسمانی و دیگری زلیفن روحانی. زلیفن جسمانی مربوط به پادشاهان است و بر حواس تأثیر میگذارد، در حالی که زلیفن روحانی از پیامبران نشأت میگیرد. این نوع زلیفن نمیتواند تنها بر اساس تجارب حسّی ثابت شود، بلکه باید با مشاهده آسیبها، محدودیتها و مرگ به آن پی ببریم و نفس حسی از آن میترسد. وقتی پیامبران زلیفن کردند، به نفس ناطقه اشاره داشتند، و این نفس هیچچیز نسبت به نفس حسی نادانتر نیست، بنابراین زلیفن آنها باطنگرا بوده و شناخت آن از طریق تأویل ممکن است. تأویل به معنای برگرداندن امور به اصل و حقیقتشان است. بنابراین حقیقت زلیفن روحانی در دنیا مادی قابل نیافتن نیست. در صورتی که نفس ناطقه نتواند حقیقت زلیفن را در جوهرش درک کند، همه افراد میپذیرند که چه اتفاقی افتاده است. سخن افراد تنها زمانی قابل درک است که از جانب رحمت الهی باشد، و در سخنها هم راست و هم دروغ وجود دارد. این موضوع نشاندهنده وجود دو مرتبت در پیامبری است: مرتبت ایمان و مرتبت نفاق. راست و دروغ مشابه ایمان و نفاق هستند. بر این اساس، چهار دسته از خلق به چهار نام مشخص شدهاند: ملائکه، شیطان، جن و انس. ملائکه نمایانگر کسانی هستند که به عقل تکیه دارند. جن نمایانگر قدرتها و فواید نفسانی است که از نفس کلی به برخی از افراد حقنما منتقل میشود. شیطان نمایانگر کسی است که تنها به ظاهر توجه دارد و از سلوک الهی دور شده است. انس نیز نمایانگر اهل حق است که با تاویل شادمان شده و از شک و شبهات فاصله گرفتهاند. تأویل در واقع حفاظی برای جانهای آنهاست تا از هلاکت دور بمانند. همچنین، از دلایل عقلی بر اثبات معاد، هشدار پیامبران در مورد معاد است که به خاطر صلاح عالم و مردم بیان شده تا نظم و آرامش در دنیا حفظ شود. این خود دلیلی بزرگ و روشن بر وجود معاد است که نشان میدهد سخن پیامبران از طرف آفریدگار عالم بوده و حقایق در آن نهفته است. با ثابت شدن راستگویی پیامبران، معاد نیز تأسیس میشود و این دلیلی است که برای عقل روشنتر از آفتاب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.