شمع ایران گویمت یا ماه توران خوانمت
قبلهٔ دل دانمت یا کعبهٔ جان خوانمت
خلق در آسایشند از حسن رویت لاجرم
رحمت پروردگار و لطف یزدان خوانمت
همچو عقلی دلفروز و همچو جانی ناگزیر
خوشتر از جان جهان آن چیست تا آن خوانمت
خوانمت فردوس تا از چهره برداری نقاب
وز دو لب چون روح بخشی، آب حیوان خوانمت
در وفا بنیاد مهر و در صفا بنیاد حسن
در مکارم عین لطف و کان احسان خوانمت
رونق میدان ز توست و زینت لشگر توئی
شهسوار لشگر و خورشید میدان خوانمت
چون کشی در بزم باده گویمت جمشید وقت
چون کنی بر رخش جولان پور دستان خوانمت
چون سلیمان گر چه داری حکم بر دیو و پری
صد سلیمانی به رتبت گر سلیمان خوانمت
چون به خوبی جمله خوبان بندهٔ حسن تواَند
پاشاه دلبران و شاه خوبان خوانمت
سوی خویشم خوان که من خوانم تو را عاشق نواز
سوی من بخرام تا سرو خرامان خوانمت
از رخ گیتی گشا مهدی عالم دانمت
وز لب مُعجزنما عیسی دوران خوانمت
گوش کن اشعار ناصر باز دان اسرار او
تا میان مردمان شاه سخندان خوانمت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.