حمد بیحد و مدح بیعد واجب الوجود مطلقی را که طویلهٔ صید ناممکن از بیدای ناپیدای عدم به قید امکان درآورد و سلک گوهر شبچراغ کواکب را از دریای دروای آسمان برآورد و به واسطهٔ آبای علوی و امهات سفلی موالید ثلاثه را به نیات خیر تربیت فرمود و از مجموعهٔ کائنات باب علّمهالبیان بر وی بگشود تا امرای کلام به علم بیان معانی بدیع علم افراختند و شعار شعر را شراع سفینهٔ طوفان غم ساختند و قصیدهٔ امل به قطعهٔ قناعت قطع کردند به ترانه غزل نوای خشک رود زهره را سر دادند و در چهار بالش رباعی تاج سخن که ترصیع اکلیل فرق فرقدان از جوهر فرد اوست بر سر نهادند و زین زین تجنیس بر مجلس ملمّعات بستند و به چابکسواری در میدان فصاحت برنشستند به زخم تیغ زبان جهان گرفتند و در شکر نعمت منعم گفتند:
که کند شکر منعمی که بود
شکر هم شکّری ز انعامش
العقلُ یحرقُ فی نار نور جلاله و الوهم یغرقُ فی بحر کُنه کماله و تحف تحیات و صلات صلوات بر روح منور و قالب معطر صدر جریدهٔ انبیا و شاهبیت قصیدهٔ اصفیا محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم و علی آله و اصحابه باد.
کسی را ستایش چه حاجت ز ما
که او را ستاینده باشد خدا
الفیقر الی الله الباری ناصر البخاری (قدس الله روحه و جدّد فتوحه) که جنسی شریفتر و نوعی لطیفتر از ابکار افکار ارباب بلاغت و اصحاب فصاحت نیست چه معانی عشق طربانگیز در ضمن آن مندرج است پس مناسب نمود سمطی چند جواهر منظوم در این درج کردن تا اگر بیتی مصنوع یا غزلی مطبوع در نظر صاحبدولتی مقبول افتد سعادت دو جهانی حاصل آید. کل عسیر علی الله یسیر.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.