گنجور

 
مولانا

هستم ز غمش چنان پریشان که مپرس

زانسان شده‌ام بی سر و سامان که مپرس

ای مرغ خیال سوی او کن گذری

وانگه ز منش بپرس چندان که مپرس

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode