هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دل میگوید که از عشق و معشوق و سرزمین خود فراتر رود. او توصیه میکند که اگر کسی به دنبال دیدن این سه چیز است، باید از بند آنها رها شود. همچنین، او اشاره میکند که در توبه و بازگشت به خود هیچ نگرانی وجود ندارد، زیرا این فقر و بینیازی از یار و دیگران است. شاعر به نوعی بر اهمیت رهایی از وابستگیها و جستجوی درونی تأکید میکند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دل میگوید که از عشق و معشوق و سرزمین خود فراتر رود. او توصیه میکند که اگر کسی به دنبال دیدن این سه چیز است، باید از بند آنها رها شود. همچنین، او اشاره میکند که در توبه و بازگشت به خود هیچ نگرانی وجود ندارد، زیرا این فقر و بینیازی از یار و دیگران است. شاعر به نوعی بر اهمیت رهایی از وابستگیها و جستجوی درونی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای دل، از عشق و معشوق و وطن بگذر. اگر بَصیرت و دیدی عمیق داری، از هر سه آنها رهایی یاب.
هوش مصنوعی: در تلاش باش که از خودخواهی و تعلقات رها شوی و نگران نباش؛ زیرا این نوع فقر، خالص و بینیاز از دیگران و دوستان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چند حدیث قامت و زلف نگار
تا کی باشی تو طالب بوس و کنار
گر زانکه نهای دروغزن عاشقوار
در عشق چو او هزار چون او بگذار
گفتم: که بیا وعده دوشینه بیار
ورنه بخروشم از تو اکنون چو هزار
گفتا: دهم ای همه جفا، نک زنهار!
آواز مده که گوش دارد دیوار
ای عاشق دل سوخته اندوه مدار
روزی به مُراد عاشقان گردد کار
با عشق بتان چو اوفتادت سروکار
خورشید شود همان بشادی بیدار
از دولت و از روز بهی دل بردار
عاشق نبود روز بد و دولت یار
بسیار شنیدم من و دیدم بسیار
کاشفته ببود بر تو از هر سو کار
آخر فلکت پشت شد و گیتی یار
تو شاد شدی مخالف و دشمن زار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.