مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۵ ای از قدمت خاک زمین خرم و شاد شد حامله از شادی و صد غنچه بزاد زین غلغلهای فتاد در انجم و چرخ در غلغله چشم ماه بر نجم فتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: به زمین سرسبز و شاد، شادابی و شادی افزوده شده است و از این شادی، غنچههای زیادی به وجود آمدهاند. این شلوغی باعث شده که چشم ماه نیز به ستارهها بیفتد.
هوش مصنوعی: تو که با حضور خود زمین را شاداب و خوشحال کردی، به گونهای که زمین پر از شادی شد و از این شادی، صدها گل شکفت.
هوش مصنوعی: از این شلوغی و هیاهو، ستارهها و آسمان به جنب و جوش درآمدند و در این حال، نگاه ماه به ستارهها افتاد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه سخنگوی من ای حور نژاد
از حسن بزرگ ، کودک خرد نزاد
در سحر بدلبری شدستی استاد
این ساحری از که داری ای دلبر یاد
گر درد کند پای تو ای حور نژاد
از درد بدان که هر گزت درد مباد
آن دردمنست بر منش رحم آید
از بهر شفاعتم بپای تو فتاد
گر شاه سه شش خواست سه یک زخم افتاد
زنهار مگو که کعبتین داد نداد
کان نقش که کرد رای شاهنشه یاد
در خدمت شاه روی بر خاک نهاد
ایزد همه ساله هست با مردم راد
بر مرد دری نیست تا ده نگشاد
ما را بدل خار بنی سروی داد
بر داشت چراغکی و شمعی بنهاد
در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد
شو در ده تن که داد کس چرخ نداد
چون بار بلایی که قضا بر تو نهاد
تن دار چو کوه باش و بی باک چو باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.