|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و درد دل شاعر اشاره دارد که به کسی میگوید به او دل نبندد، زیرا او خونی و ویرانگر است. شاعر احساس میکند که جانش در خطر است و امور دنیایی مانند کفش و دستار دیگر برایش اهمیتی ندارند. او به شخصی دیگر توصیه میکند که از این مسیر دور شود، زیرا آنچه در حال وقوع است، کار اوست و مختص اوست.
هوش مصنوعی: هیچکس به او دل نمیدهد، زیرا او انسانی خشن و خطرناک است. وقتی جان انسان در خطر است، دیگر چه اهمیتی دارد که کفش و دستار (دستمال سر) داشته باشیم؟
هوش مصنوعی: تو هم برو عزیزم، زیرا این کار مناسب تو نیست، این کار مربوط به من است و تعلق به من دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گردون چو طپانچه کاه رخسار منست
سیاره سرشک چشم خونبار منست
از روی سرشک تا غمت یار منست
گردون و ستاره ساختن کار منست
در عهد و وفا چنانکه دلدار منست
خون باریدن بروز و شب کار منست
او یار دگر کرده و فارغ شسته
من شسته چو ابلهان که او یار منست
زلف تو که سرگشته بکردار منست
آشفته تر از حال من و کار منست
سودای وی از دماغ بیرون نکنم
هر چند کزو شکست بازار منست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.