هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به درد و عذاب عشق اشاره میکند. میگوید اگر چشم تو به خاطر لذتهای عشق بسوزد، این طبیعی است. حتی اگر معشوق هزاران دل را به درد آورد، باز هم دلش از پای میافتد و هیچ راه نجاتی ندارد، زیرا از دستان کسی که خود را رها نمیکند، قید و بند عشق باقی میماند.
هوش مصنوعی: دل از دنیای عشق خسته و بیتاب شده است و دیگر نمیتواند تحمل کند. این احساس ناشی از محبت به کسی است که حتی اندکی از او مختصری رهایی و آسایش ندارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به درد و عذاب عشق اشاره میکند. میگوید اگر چشم تو به خاطر لذتهای عشق بسوزد، این طبیعی است. حتی اگر معشوق هزاران دل را به درد آورد، باز هم دلش از پای میافتد و هیچ راه نجاتی ندارد، زیرا از دستان کسی که خود را رها نمیکند، قید و بند عشق باقی میماند.
هوش مصنوعی: چشم تو به خاطر فریباییاش دل را به آتش میکشد، اگر عاشق باشی، حتی هزاران بار هم که دل را بشکنی، کاری از دستت برنمیآید.
هوش مصنوعی: دل از دنیای عشق خسته و بیتاب شده است و دیگر نمیتواند تحمل کند. این احساس ناشی از محبت به کسی است که حتی اندکی از او مختصری رهایی و آسایش ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندر شکنِ زلف، مرا بشکستی
وندر بندش، دلِ مرا دربستی
گویی که: «رسول، نزدِ من چفرستی؟»
دل باز فرست کز رسولم رَستی
عهدی به سر زبان خود بربستی
صد خانه پر از بتان یکی نشکستی
تو پنداری به یک شهادت رستی
فردات کند خمار کاکنون مستی
قولی بسر زبان خود بربستی
صد خانه پر از بتان یکی نشکستی
گفتی که بیک قول شهادت رستم
فردات کند خمار کامشب مستی
شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی.
هر لحظه به دام دگری پابستی؛
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم،
آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
دوش ارنه وقارت به زمین پیوستی
فریاد و دعایت به زمین کی بستی
ور حلم تو بر دامن او ننشستی
از زلزله سقف آسمان بشکستی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.