گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

زلفت به رسنهاش برآورد کشان

هر جان و دلی که داشت در شهر نشان

زان پیش که دستار نگه نتوان داشت

ورز دو سه در زیر کلاهش بنشان

اثیر اخسیکتی

بنشین و ز دل هوای خوبان بنشان

کاین قوم، ز مردمی ندارند نشان

یاری که در او، وفا نبینی مطلب

شاخی که در او میوه نباشد منشان

فصیحی هروی

آن قوم که هست در بلا مسکنشان

خون در دل عافیت کند شیونشان

کو تنگدلی که چون بنالد ریزد

خون جگر دو کون در دامنشان

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه