گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رباعی شمارهٔ ۱۳۱۴ به خوانش علی پورزارع
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

مائیم که تا مهر تو آموخته‌ایم

چشم از همه خوبان جهان دوخته‌ایم

هر شعله کز آتش زنهٔ عشق جهد

در ما گیرد از آنکه ما سوخته‌ایم

شاه نعمت‌الله ولی

تا آتش عشق او بر افروخته ایم

عود دل خود بر آتشش سوخته ایم

دلسوخته ایم و کار آتشبازی

آموخته ایم و نیک آموخته ایم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
سعیدا

ما دلق ریای خویشتن سوخته ایم

تا طرز طریق فقر ‌آموخته ایم

نی توشهٔ امروز نه فردا داریم

چشم از دو جهان بر کرمش دوخته ایم

ملک‌الشعرا بهار

چون شمع بسی رشتهٔ جان سوخته‌ایم

آتش به دل سوخته افروخته‌ایم

صد دامن از اشگ دیده اندوخته‌ایم

یک سوز ز پروانه نیاموخته‌ایم

فرخی یزدی

تا درس محبت تو آموخته‌ایم

در خرمن عمر آتش افروخته‌ایم

بی‌جلوه شمع رویت از آتش غم

عمری‌ست که پروانه‌صفت سوخته‌ایم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه