رباعی شمارهٔ ۱۲۸
آن خواجه که بار او همه قند تر است
از مستی خود ز قند خود بیخبر است
گفتم که ازین شکر نصیبم ندهی
نی گفت ندانست که آن نیشکر است
آن خواجه که بار او همه قند تر است
از مستی خود ز قند خود بیخبر است
گفتم که ازین شکر نصیبم ندهی
نی گفت ندانست که آن نیشکر است
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
مهدی از شیراز نوشته:
آن خواجه که بار او همه قند تر است
از مستی خود ز قند خود بیخبر است
گفتم که ازین شکر نصیبم ندهی
نی گفت ندانست که آن نیشکر است
میگوید که آن عالمی که علم او نپخته و نرسیده وتر است چندان مست است که از کیفیت علم خود خبر ندارد یا شیخی نادان است وچون از او قند(دانش)خواستم جواب رد داد و ندانست نی(نه)شکر است یا دانشی بی پایه دارد و حاضر نیست آنرا بدیگران بیآموزد.
👆⚐
امرالله احمدی نوشته:
سلام و عرض ادب.
به نظر من به جای “نیشکر” اگر “نی شکر” نوشته شود بهتر است. زیرا خواجه جواب رد داد و “نی” گفت و متوجه نشد که همان “نی” در حقیقت شکر است.
با احترام
👆⚐