مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۳ حاشا که شود سینهٔ عاشق غمناک یا از جز عشق دامنش گردد چاک حاشا که بخفت عاشقی اندر خاک پاکست و کجا رود در آن عالم پاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات بیان میکند که سینه عاشق هرگز غمناک نخواهد بود و عشق در دل او تنها احساس موجود است. او تأکید میکند که عاشق نمیتواند هرگز به خاک و دنیای مادی تن دهد، زیرا عشق او پاک و بینظیر است و در جهانی پاک و معنوی جای دارد.
هوش مصنوعی: هرگز نباید سینهٔ یک عاشق غمگین شود یا از چیزی جز عشق دامنش پاره گردد.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی هرگز در دنیا گم نمیشود و جایی برای او در دنیای پاک و مقدس وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خلقان همه بر درگهت ای خالق پاک
هستند پی قطرهٔ آبی غمناک
سقای سحاب را بفرما از لطف
تا آب زند بر سر این مشتی خاک
ای چرخ مدور خسیس بی باک
صد پیرهن وفای من کردی چاک
آزاده هر آنچه بود کردی تو هلاک
از گردش تو کنون چه ترسست و چه باک
ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک
هرگز نبود تو را ز ناپاکان باک
ای خسرو پاک پیکر ازگوهر خاک
ایگوهر پاک احسن الله جزاک
کردی تو پریر آب وصل از رخ پاک
تا دی شدم از آتش هجر تو هلاک
امروز شدی ز باد سردم بیباک
فردا کنم از دست تو بر تارک خاک
گویند مرا که خویشتن کرد هلاک
عاشق ز هلاک خویش کی دارد باک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.