گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ادیب صابر

بی روی تو ای رشک گل و طیره باغ

از لاله و گل نه عیش بینم نه فراغ

چشمم ز تو گر نگرید از حسرت و داغ

پس چشم که گرید ای مرا چشم و چراغ

صفی علیشاه

باشد گرت از وجود درویش سراغ

آن نیست که نیستش ز کونین فراغ

در شهر فناست مجمع اهل فنا

زان جمع بو صفیعلی چشم و چراغ

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه