در خانه نشسته بت عیار که دارد
معشوقِ قمرروی شکربار که دارد
بی زحمت دیده، رخ خورشید که بیند
بی پرده، عیان، طاقت دیدار که دارد
گفتی به خرابات، دگر کار ندارم
خود کار تو داریو دگر کار که دارد
رندان صبوحی همه مخمور خمارند
ای زهره کلید در خمّار که دارد
ما طوطی غیبیم، شکرخواره و عاشق
آن کان شکرهای به قنطار که دارد
یک غمزه دیدار، بِه از دامن دینار
دیدار چو باشد غم دینار که دارد
جانها چو از آن شیر، ره صید بدیدند
اکنون چو سگان میل به مُردار که دارد
چون عین عیانست ز اقرار که لافد
اقرار چو کاسد شود انکار که دارد
ای در رخ تو زلزلهی روز قیامت
در جنت حُسن تو غم نار که دارد
با غمزهی غمّازهی آن یار وفادار
اندیشهی این عالم غدّار که دارد
گفتی که ز احوال عزیزان خبری ده
با مخبَر خوبت سر اخبار که دارد
ای مطرب خوش لهجه شیرین دم عارف
یاری ده و برگو که چنین یار که دارد
بازار بتان از تو خرابست و کسادست
بازار چه باشد دل بازار که دارد
امروز ز سودای تو کس را سرِ سر نیست
دستار که دارد سر دستار که دارد
شمس الحق تبریز چو نقد آمد و پیدا
از پار که گوید غم پیرار که دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف عشق و زیبایی معشوق صحبت میکند. شاعر از زیبایی چهرهی معشوق و لذت دیدار او میگوید و اشاره دارد که هیچ چیز دیگری در دنیا به اندازهی دیدن او ارزش ندارد. او به حال رندان و عرقخوران اشاره میکند که در مستی و عشق غرق شدهاند. همچنین، شاعر به تضاد بین ثروت و عشق اشاره میکند و نشان میدهد که یک نگاه معشوق از یک دنیا ثروت ارزشمندتر است. در نهایت، شاعر به این نکته میپردازد که عشق واقعی و ارتباط با محبوب بالاترین نعمتهاست و تمامی معانی و ارزشها از عشق سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: در خانه دختری زیبا و باهوش نشسته است که محبوبش هم چهرهای ماهی و شیرینی دارد.
هوش مصنوعی: بدون زحمت، چشم نمیتواند چهرهی خورشید را ببیند. آیا کسی توانایی دیدن زیبایی عریان و خیرهکنندهاش را دارد؟
هوش مصنوعی: گفتی که من دیگر به میخانه کار ندارم و فقط به تو اهمیت میدهم، اما هیچ کس دیگری هم نگران نیست.
هوش مصنوعی: همه افرادی که در حال نوشیدن و شادمانی هستند، تحت تأثیر مشروب قرار دارند. ای زهره، تو کسی هستی که دروازهای به دنیای این مستی را در دست داری.
هوش مصنوعی: ما مانند طوطیانی هستیم که به رازهای نهفته و عشق به معشوق مشغولیم، همانطور که قنطارهایی شکر در دل داریم.
هوش مصنوعی: یک نگاهی از محبوب هزاران بار ارزشش بیشتر از دیدن ثروت و جواهرات است، زیرا غم و اندوهی که در غم از دست دادن آن ثروت وجود دارد، غیرقابل مقایسه با شادی و لذتی است که از یک نگاه به محبوب میبریم.
هوش مصنوعی: زمانی که جانها از آن شیر وحشت کرده و به سوی صید فرار کردند، اکنون مانند سگان به دنبال مردارهایی هستند که به آنها میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی چیزی واضح و روشن است، نیازی به گفتن آن نیست. اگر کسی که در حال حرف زدن است، در واقع چیزی را که میگوید باور نداشته باشد، به راحتی میتواند از آنچه گفته، عقبنشینی کند و انکار کند.
هوش مصنوعی: ای تو که زیباییات به حدی است که مانند زلزلهای در روز قیامت انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، در بهشت زیباییات، هیچ اندوهی از آتش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: با نگاه فریبنده و دلربای آن یار وفادار، حزن و غم این دنیا را که پر از خیانت است را مینگرم.
هوش مصنوعی: گفتی که درباره اوضاع عزیزان خبری به من بده، با خبرچین خوبی که اطلاعات خوبی دارد.
هوش مصنوعی: ای هنرمند خوش صدا و شیرین زبان، به من کمک کن و بگو که چه یار زیبایی دارم.
هوش مصنوعی: بازار بستر زیباییها و جذابیتها به خاطر تو متوقف و ساکت است. حالا دل من چگونه میتواند پررونق باشد، در حالی که چنین حالتی در بازار وجود دارد؟
هوش مصنوعی: امروز هیچکس از فکر و خیال تو آرامش ندارد و تنها کسی که درگیر این فکر است، کسی است که دستاری بر سر دارد.
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریز مانند نقد و ارزشی است که به وضوح نشان میدهد از طرف چه کسی باید درباره غم و اندوه زندگی صحبت کرد. او در واقع به بیان این نکته میپردازد که دیگر چه دلیلی برای ابراز غم وجود دارد وقتی که حقیقتی روشن و ارزشمند در دسترس است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.