یار مرا مینهلد تا که بخارم سر خود
هیکل یارم که مرا میفشرد در بر خود
گاه چو قطار شتر میکشدم از پی خود
گاه مرا پیش کند شاه چو سرلشکر خود
گه چو نگینم بمزد تا که به من مهر نهد
گاه مرا حلقه کند دوزد او بر در خود
خون ببرد نطفه کند نطفه برد خلق کند
خلق کشد عقل کند فاش کند محشر خود
گاه براند به نیم همچو کبوتر ز وطن
گاه به صد لابه مرا خواند تا محضر خود
گاه چو کشتی بردم بر سر دریا به سفر
گاه مرا لنگ کند بندد بر لنگر خود
گاه مرا آب کند از پی پاکی طلبان
گاه مرا خار کند در ره بداختر خود
هشت بهشت ابدی منظر آن شاه نشد
تا چه خوش است این دل من کو کندش منظر خود
من به شهادت نشدم مؤمن آن شاهد جان
مؤمنش آن گاه شدم که بشدم کافر خود
هر کی درآمد به صفش یافت امان از تلفش
تیغ بدیدم به کفش سوختم آن اسپر خود
همپر جبریل بدم ششصد پر بود مرا
چونک رسیدم بر او تا چه کنم من پر خود
حارس آن گوهر جان بودم روزان و شبان
در تک دریای گهر فارغم از گوهر خود
چند صفت میکنیش چونک نگنجد به صفت
بس کن تا من بروم بر سر شور و شر خود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان تجربیات و احساسات عاشقانه شاعر نسبت به یار خود میپردازد. شاعر توصیف میکند که یار او را در شرایط مختلف کنار خود دارد؛ گاهی او را حمایت میکند و گاهی به او اجازه میدهد تا در پی او برود. احساسات متناقض مانند عشق و دوری، طلب و فراق، همگی در این ابیات تجلی یافتهاند. شاعر به طور نمادین به مسائلی چون نطفه، شهادت و کفر اشاره میکند، که نشاندهنده عمق و پیچیدگی احساسات انسانی است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که واژهها و عبارات نمیتوانند به خوبی تجلیدهنده احساسات او باشند و او باید بیشتر به شور و شوق درونی خود بپردازد.
هوش مصنوعی: محبوب من مرا در آغوش میگیرد تا لحظهای آرام بگیرم، همانطور که خودم را به او میسپارم که با محبتش مرا در چنگ خود میفشارد.
هوش مصنوعی: گاهی مانند شتری که در کاروانی حرکت میکند، به دنبال خود میکشم. و گاهی دیگر، مرا مانند یک فرمانده بزرگ به جلو میبرد.
هوش مصنوعی: گاهی مانند نگینی ارزشمند میشوم که در برابر من محبت میورزد و گاهی او مرا به گونهای در حلقه خود میآورد که احساس تسخیر میکنم.
هوش مصنوعی: خون میبرد و نطفهای ایجاد میکند، سپس آن نطفه خلق میشود. خلق و آفرینش به وجود میآید و عقل به بیداری میآید و در نهایت حقایق در روز قیامت آشکار میشوند.
هوش مصنوعی: گاهی مثل کبوتر از وطن دور میشوم و گاهی با نالههای بسیار من را به حضور خود میخواند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، وقتی که کشتیام را بر روی دریای پر تلاطم میرانم، به سفر میروم و گاهی اوقات همان بندر و لنگر است که مرا محدود میکند و گیر میاندازد.
هوش مصنوعی: گاهی من را به خاطر جستجوی پاکی و صداقت، به آب میاندازد و غرق میکند و گاهی هم به خاطر رفتارهای ناپسند خود، مرا در مسیر دشواری قرار میدهد.
هوش مصنوعی: منظره بهشت ابدی برای آن شاه به وجود نیامد، اما چه خوب است که دل من به دنبال دیدار خود آن شاه است.
هوش مصنوعی: من زمانی ایمانم را از دست دادم که خودم را در حال کفر یافتم، در حالی که قبل از آن همواره به شهادت و ایمان اعتقاد داشتم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به جمع ما وارد شد، به خاطر وجود ما احساس امنیت کرد. من هم، هنگامی که با شمشیر در دست به او نزدیک شدم، احساس خطر و سوختن را در درون خود حس کردم.
هوش مصنوعی: به جای استفاده از ششصد پر، من همواره در تلاش بودم تا به کمال برسم. هنگامی که به مقام او رسیدم، نمیدانم باید چه کار کنم و چگونه باید با بالهای خودم ادامه دهم.
هوش مصنوعی: من به طور مداوم و شبانهروزی مراقب آن گوهر زندگیام بودم، اما در این دریای پرعمق و پر از جواهرات، از ارزش واقعی خود غافل ماندم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از صفات و ویژگیها بگویی، توجه کن که نمیتوان همه آنها را بیان کرد. بهتر است از این کار دست برداری و بروی سر شوق و هیجان خود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.